۱۳۹۰ خرداد ۳۰, دوشنبه

وقتی قبح از قباحت رخت بر می بندد!

در حکومت اسلام قباحت و شرمساری معنای خاصی ندارد.  همه چیز عادی است و از همین زاویه است که هر روز از گوشه و کنار این سر زمینِ اسیر می باید خبری را شنید و چشم بر فاجعه ای گشود.
 اگر دیروز در اصفهان از دیوارِ باغی بالا رفتند، پایانِ فاجعه نیست و باید گوش بزنگ فاجعه ی کاشمر و استان گلستان هم بود.
چرا که مرجع تقلید و راهبرِ دیتی اش  بیش از این که دردِ بی درمانِ نا امنی را دریابد، فاجعه را با بزرگ کردنِ  مسئله ی ازنظرِ ایشان «بد حجابی» به سایه برده و اصلِ رخداد  را لوث می کند. درست بسیاقِ نماینده ی مجلسش!
همه چیز از دیدگاه ایشان در ارضای امیالِ شیطانی معنا می یابد . امیالی که هیچ چیز نیست جز شستشوی مغزی مردمی که از دریچه چشم اینان گوسفندانی بیش نیستند. گوسفندانی که باید مطیع باشند. کر باشند. کور باشند و در خدمتِ اینان!
کلیپِ چندش آور زیر را که در تلویزیونِ حکومت اسلامی با بی شرمیِ تمام بنمایش در می یابد تا چه چیز را آوازه گری کند؟
 چند همسری را؟
چگونگیِ این عملِ نابخردانه و بشدت زن ستیز را؟
 آسان نمایی این کار «قهرمانانه» را!
براستی هدف از بر روی صحنه آوردنِ این مصاحبه چه بود؟
این که حکومت از زبانِ این عنصر پلیدِ خود باخته بگوید که زنان وسیله ی «سرگرمیِ» مردان هستند؟!
دقت در لحن عشوه گرانه و تایید آمیز ِ خانم مصاحبه گر را  نیز از یاد نبرید.



بقولِ زنده یاد اخوان:
                           یک جوانه ی ارجمند از هیچ جاتان رشد نتواند!

هیچ نظری موجود نیست:

برگردان

دوست و یا دشمن گرامی!

سپاس از آمدنت. چنانچه مایل باشی، خوشحال خواهم شد که باز هم بدیدارم بیایی. نشانی ام را در پیِ این نوشته خواهم نوشت تا در صورت تمایل در جای مناسبی نوشته و بخاطر بسپاری:
dughodushab.blogspot.com