۱۳۹۰ تیر ۱۹, یکشنبه

حكم فقهی استفاده از كلاه گیس با مو فرق دارد؟


          
حكم فقهی استفاده از كلاه گیس با مو فرق دارد؟
خبرگزاری مهر نوشت:
یكی از اركان حجاب، پوشاندن موهای سر زنان از نامحرم است، نگاهی به فراگیری استفاده از كلاه‌گیس در برخی فیلمها و تئاترها بدون توجه به احكام شرعی، ما را بر آن داشت تا از نظر برخی مراجع عظام تقلید در این مورد مطلع شویم.
در بخش استفتائات جدید پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری در پاسخ به سؤالی كه پرسیده است:
اگر زنى كلاه‌گیس گذاشته باشد و مرد به موى مصنوعى او نگاه كند، چه حكمى دارد؟
 پاسخ آمده است: " اشكال دارد."
در استفتایی كه از دفتر آیت الله مكارم شیرازی مطرح كرده این پرسش كه آیا استفاده از كلاه گیس توسط هنرپیشه های زن نیاز به پوشش سر را برطرف می كند؟ یعنی می توان از كلاه گیس بدون هیچ نوع پوششی اعم از روسری و مقنعه به صرف اینكه مو مصنوعی است، استفاده كرد؟
 دفتر آیت الله ناصر مكارم شیرازی در پاسخ به این سؤال پاسخ داده است: استفاده از كلاه گیس جایز است ولی این كار در برابر نامحرم جایز نیست.
نمایندگی دفتر آیت الله وحید خراسانی از مراجع عظام تقلید در پاسخ به استفتاء خبرنگار مهر در رابطه با استفاده از كلاه گیس به جای حجاب اعلام كرد كه جایز نیست.
مسئول پاسخگویی به سوالات شرعی دفتر آیت الله وحید خراسانی در تبیین این موضوع افزود: به حكم صریح قرآن زن مسلمان باید زینت را از نامحرم بپوشاند، اگر قرار است كلاه گیس كار مو را انجام دهد نوعی زینت به حساب می آید و اگر غیر زینت است كه هیچ زنی رغبت نمی كند از آن استفاده كند. درهر صورت زینت نباید آشكار شود كه عامل جلب توجه نامحرمان شود.
وی افزود: یك حكم از چند جهت قابل توجه است، جنبه زیبایی این مسئله یك طرف مسئله حكم است و ملاك حجاب در مورد آن ولو اینكه مصنوعی است یك بعد دیگر از این حكم فقهی را تشكیل می دهد.





یک جونه ی ارجمند از هیچ جاشان رشد نتواند! 

خبر و استفای بالا که در یکی از پایگاههای خبررسانیِ  حکومت اسلامی چاپ شده است را بخوانید و بحال ملتی که در چنبره ی این تفکر واپس مانده و قرون وسطایی اسیر گشته، های های گریه کنید. 
ببینید و بخوانید که رهبرانِ دینی گردن کلفتی که حتا یک ساعت  کارِ مفید در زندگیِ کلاغی و طولانی شان انجام نداده اند و با حاصلِ رنج و مشقت مردمی ناآگاه روزگار گذرانده اند، بجای پرداختن به مسائل و مشکلات واقعی و روزافزونِ مردمی که هم از نظر فکر و هم از نظر جسمی به اسارت آنان درآمده اند، به بافتن چه خزعبلات و یاوه گویی هایی مشغولند! 
برای اینان حل و فصلِ مسئله ی چند تار مو (که احتمالن تئوریِ تشعشعاتِ مویینِ کشف شده توسط ابوالحسن بنی صدر بر آنها بی اثر نبوده)، حد اکثر مرارت و از خود گذشتگی است، تا این که بنشینند ودر مورد مسایل و معضلات واقعی مردم که شمه ای از  آنها فهرست وار می آید بیندیشند:

فقر و فاقه عمومی و خالی شدن سفره ی مردم در طول این سی و دوسال حکومت اسلام
- گسترش تن فروشی ، بدلیل همین فقر و فلاکت که بدون شک  پیامد سیاست ضد مردمی حکومت اسلامی است.
- فشار روز افزون و افسارگسیخته بر زنان، ضایع شدن حقوق انسانیِ آنان  در اشکال گوناگون 
- بیکاری میلیونها انسان و عدم چتر حمایتی اجتماعی  از آنان
- از بین بردن حقوق شهروندی، آزادیِ اندیشه و بیان، رسانه آزاد، حزب و سازمان مستقل دگراندیش
- تبعیض قومیتی، مذهبی، جنسیتی و.....
- بی عدالیتی در همه ی محورها و پارامترهای اجتماعی و تقسیم جامعه به «خود» و «غیرخود»، «مکتبی» و «غیرمکتبی» 
- بی قانونی محض در اکثر موارد و تفسر برای قانون در باقیمانده ی موارد
- آزار، شکنجه، زندان، محرومیت اجتماعی، تعزیر و حذف فیزیکی و کشتن دگراندیشان
و......

هیچ نظری موجود نیست:

برگردان

دوست و یا دشمن گرامی!

سپاس از آمدنت. چنانچه مایل باشی، خوشحال خواهم شد که باز هم بدیدارم بیایی. نشانی ام را در پیِ این نوشته خواهم نوشت تا در صورت تمایل در جای مناسبی نوشته و بخاطر بسپاری:
dughodushab.blogspot.com