۱۳۹۱ مرداد ۲۷, جمعه

دیدی دلا که یار نیامد!


دیدی دلا که یار نیامد/ بیاد کودتای 28 مرداد و دکتر محمد مصدق





جاودان یاد مهدی اخوان ثالث (م.امید)قصیده‌ی تسلی و سلام  را برای زنده یاد دکتر مصدّق سروده است.اخوان در جایی می‌گوید:
«در آن وقت ها ـ در سال 35 ـ نمی شد اسم مصدّق را ببری ؛ این بود که بالای شعر نوشتم : برای پیر محمّد احمدآبادی .من خودم در زندان بودم که آن مرد بزرگ و بزرگوار تاریخ معاصر ما را گرفته بودند و تقریباً محکوم کرده بودند .وقتی ما را در زندان زرهی برای هواخوری می بردند ، او[ دکتر مصدّق] را می دیدیم که در یک حصار سیمی خاص و جداگانه ای
 به تنهایی راه می رفت و قدم می زد؛ مثل شیری درون قفس . بعدها این شعر را برایش گفتم . »
تسلی و سلام
( برای پیر محمّد احمدآبادی )
دیــدی دلا ، کــه یــار نـیـــامــد
گـــرد آمــد و ســوار نــیــامــد
بگداخت شمع و سوخت سراپـای
و آن صـبــح زرنـگـــار نـیــامــد
آراســتـیــم خـانــه و خـــوان را
و آن ضـیـف نـامــدار نـیــامــد
دل را و شــــوق را و تـــــوان را
غم خورد و غمگـســار نـیــامــد
آن کاخ هـا ز پـایـه فـرو ریــخت
وان کــرده هـا بـکـار نــیــامــد
سوزد دلــم بـه رنـج و شـکـیـبت
ای بـاغـبــان بــهــار نــیــامــد
بشکفت بس شـکـوفه و پـژمـرد
امـّا گـلــی بــه بــار نـیـــامــد
خوشـید چشـمِ چشـمـه و دیـگـر
آبــی بــه جــویــبــار نـیــامــد
ای شـیـر پـیـرِ بسـتـه بـه زنجیـر
کز بـنـدت ایــچ عــار نـیــامــد
سـودت حـصـار و پـیـک نـجـاتی
سـوی تـو و آن حـصار نـیـامــد
زی تـشـنــه کشـتـگـاه نجیـبـت
جــز ابـــر  زهــر بــار نــیــامــد
یـکــّی از آن قـوافـل پـــر بــا-
- ران گـهـــر نـثــــار نـیـــامــد
ای نـــــادر نــــــوادر ایــــــّام
کت فــرّ و بـخـت یـار نـیــامــد
دیری گذشت و چـون تـو دلـیـری
در صـــفّ  کــــارزار  نـیـــامــد
افسـوس کـان سفـایــن حـــرّی
زی ســـاحـــل قــرار نــیــامــد
وان رنـج بـی حسـاب تــو، درداک
چـون هـیـچ در شمـار نــیــامــد
وز سـفـلـه یـاوران تـو در جـنــگ
کــاری بــجــز فـــرار نــیــامــد
من دانم و دلت، کـه غمان چـند
آمــد ، ور آشــکـــار نـیــامــد
چندانکـه غـم بـه جان تـو بـارید
بـاران بــه کــوهـسار نـیــامــد

* در همین رابطه لینک زیر را ببینید:
http://dughodushab.blogspot.se/2012/08/28-1332-6061-11-28-2.html

۱۳۹۱ مرداد ۲۵, چهارشنبه

زلزله‌ی آذربایجان و ضرورت ایجاد کمیته‌های امداد مردمی

عکس از جهان ورزش


رژیم اسلامی و دولتِ احمدی نژاد باردیگر نشان دادند که برای جانِ مردم پشیزی قایل نیستند.  البته  اینان خود بارها و بارها این موضوع را نه تنها در عمل بلکه بی‌هیچ پروایی با صراحت بر زبان آورده و گفته‌اند . نمونه های زیررا بعنوان مشتی از خروار با هم مرور می‌کنیم:
مصباح یزدی می‌گوید: اگر همه‌ی مردم به موضوعی رای بدهند؛ اما ولی فقیه آن را قبول نداشته باشد، آن چه باطل است رای مردم است. زیرا رای و نظر ولیِ فقیه، ادامه و استمرار نظر انبیا و ائمه است!معنیِ صاف و ساده‌ی این گفته آقای حضرت مصباح این است که : جانِ همه فدای رهبر.
رهبری نیز جانِ کلام حضرت مصباح را در انتخاباتِ سال 1388 بانجام رساندند.

علم الهدی، در سخنرانی معروفش «اشکنه»  می‌گوید: حکومت وظیفه‌ای ندارد که به مایحتاج مردم رسیدگی کند. دولت و حکومت وظایفِ مهمتری را پیشِ رو دارند. (لینک 1)
مضمون و محتوای این گفتارِ پیشنمازِ مشهد، راست و حسینی این است که بروید کشکتان را ساییده و خود به اموراتتان برسید. اما سهم امام و زکات را فراموش نکنید. خوب مالیات بدهید تا دست ما برای تشنج‌آفرینی باز بوده و بتوانیم انواع و اقسام تروریسم و تروریست را بگوشه و کنار جهان صادر کنیم. با سرعت زیاد و حجمِ بالا زاد و ولد کنید که گوشتِ دم توپِ ما فراهم شود. 

رافضی معلمِ درسِ اخلاق رژیم در سیمای کذا بیشرمانه اعلام می‌کند که از دولت انتظار نداشته باشید در بازسازی مناطق زلزله زده کمک کند و...  (لینک 2

مکارم شیرازی:
اجساد زن و مرد را در یک گور (دسته جمعی) دفن نگنید!

در عمل هم همان است که دیدید: در آغاز نه خود بیاری مصیبت دیدگان شتافتند و نه حتا از پوششِ خبریِ فاجعه خبری بود. کمک‌های انساندوستانه کشورها را نپذیرفتند و 24  ساعت پس از وقوع حادثه، دستور توقف کاوش و خاکبرداری را دادند! امری که بی‌شک به از دست رفتنِ جان تعدادی از هموطنانی شد که زنده زیر آوار مانده بودند.اینان  بجای همدردی با مصیبت دیدگان، به «خنده بازار رفتند» و پس از آن به مسافرت زیارتی مبادرت کرده و از آنجا پیام تسلیت برای درگذشت مادرِ رئیس جمهورِ سیرالیون روانه ساختند.  گروههای امداد بجای ورزقان، هریس و اهر به دمشق و حومه رفت تا با برپایی بیمارستان، مجروحینِ آدمکشان اسد را مداوا کند. خرمشهر دهه‌ها پس از جنگ هنوز ویرانه‌ای غیر قابل سکونت باقی مانده تا حکومت این «شمع» را در غزه و بیروت «روشن کند» . سهم بم و آذربایجان و دیگر مناطقِ زلزله خیزِ  کشور هم باید به ساختن خانه‌های ضد زلزله و مقاوم در ونزوئلا و دیگر کشورها منجر شود. و تازه پس از همه‌ی اینها وزیر بهداشتش گله‌مند است که چرا تنها 7% اهدا کنندگان خون ، زنان هستند و این در حالی است که 50% جمعیت کشور زن است!. خانم وزیر خواب نما شده و بیاد آورده‌اند که نیمی از جمعیت را زنان تشکیل می‌دهند. در حالی که این نیمه همانهایی هستند که طبقِ قوانین جاریِ اینان، زنان نصفِ  مردانند و دیهِ آنان باندازه بیضه‌ی راست یک مرد مسلمان است، زنان نصف آقایان ارث می‍برند. شهادتشان ناقص و نصفه است، در ازدواج 25% مردان مسلمان هستند.  چرا که رجال همزمان می‌توانند 4 زن داشته باشند . و همه‌ی اینها از آنجا ناشی می!شود که در دین مبین  از دیدگاه خدا و پیغمبر رجال  «قوامین النسا» هستند! و....

ماهیت رژیم همین است.
 اما در این برهه‌ی حساس تکلیف چیست؟
خودت برخیز و بر خود ماتمی گیر!
شاید ایجاد کمیته‌های مردمی راه حلِ کارایی در این رابطه باشد. این کمیته‌ها در صورتی که از میان افراد و شخصیت‌های خوشنام و معروف تشکیل شوند، می توانند منشا خدمات ارزنده‌ای باشند. البته نباید فراموش کرد که کارایی این کمیته ها زمانی مثمر ثمرتر واقع می‌گردد که  خوشنامانِ محلی را نیز در خود پذیرفته و بکمک آنان کمک‍ها را به نیازمندان واقعی برسانند. تجربه‌ی پیشین ، بم و طارم  نشان دادکه سپردن این کمک‌ها بدست عوامل دولتی منجر به حیف و میل کامل آن شده و چیزی نمی‌گذرد که چادرها و بخاری ها و لباس ها و فرش و... سر از  فلان گوشه درآورده و داروهایش نیز در ناصرخسرو فروخته می‌شود. « پهلوانان» ورزشی، هنرمندان سینما، نویسندگان و دیگر افراد خوشنام می‌توانند افراد موثری در سازماندهیِ باز سازی مناطق آسیب دیده، با کانالیزه کردن کمک‌ها نقشی برجسته داشته باشنداین کمیته‌هام می‌توانند با تکیه بر جایگاهِ اجتماعیِ اعضای خود کمکهای مردمی را کانالیزه کرده و در به جایگاهی واقعی‌اش برساند. 

صد البته به ایجاد این کمیته‌ها می‌باید بعنوانِ راهِ حلی موقت نگریست. راهِ حلِ واقعی همانا عبور از این رژیم است. رژیمی که با ماهیت ضدی مردمی‌اش تیشه بریشه‌ی کیان کشور زده و نه تنها جامعه‌ی ما را بسوی قهقرا می‌کشاند، بلکه به اعمال خود زمینه‌ی اضمحلال کامل کشور را فراهم می‌کند. 

عکس از سایت 90، برای بهتر دیدن بر روی عکس کلیک کنید.

* حاکمیت نه تنها به وظایف خویش در قبال مردم ایران - این بار در آذربایجان - عمل نکرده است، بلکه با باز گذاشتن دست سپاه و دنباله‌اش بسیج، در تلاش است تا سررشته‌ی کمک‌های ارسالی مردم را نیز در دست گرفته و برمبنای سیاست‌های تاکنون آزمایش شده‌اش وارد عمل شود. کیست که نداند این سیاست‌ها همانا حیف و میل کمک‌ها، دزدی و غارت و به احتمال نزدیک به یقین بازسازی امام زاده‌ها و مساجد و حسینیه‌ها از محل این کمک‌ها است. با توجه به چنین واقعیتهایی است که لزوم برپاییِ هرچه بیشترِکمیته‌های مردمیِ مستقل (و در صورت  لزوم مخفی) اهمیت می‌یابد.

لینک 1:


لینک 2:

۱۳۹۱ مرداد ۲۳, دوشنبه

علی کریمی: فکرمان لحظه‌ای از زلزله‌زدگان آذربایجان غافل نیست/ پهلوانان برمی‌خیزند!




علی کریمی :
فکرمان لحظه‌ای از زلزله‌زدگان غافل نیست/باید دست همدیگر را بگیریم
 هافبک تیم ملی فوتبال ایران ضمن همدردی با زلزله‌زدگان کشورمان گفت: در این شرایط سخت باید دست هموطن‌مان را بگیریم.
·                                

علی کریمی در خصوص زلزله شمال‌غرب کشورمان عنوان کرد: تیم ملی در حال حاضر در اردوی مجارستان در شرایط خوبی به سر می‌برد اما فکرمان لحظه‌ای از شرایط زلزله‌زدگان غافل نیست.

وی افزود: احساس همدردی‌ام را با مردم خونگرم آذربایجان اعلام می‌کنم و امیدوارم همه مردم در کنار مسئولان دست به دست هم دهند و برای رفع مشکلات تلاش کنند. آرزوی قلبی‌ام این است که مشکلات این عزیزان هر چه سریع‌تر رفع شود و زندگی‌شان به روال عادی بازگردد.

کریمی خاطرنشان کرد: هم‌اکنون در اردوی تیم ملی هستم و پس از بازگشت به ایران هر کمکی که از دستم برآید انجام خواهم داد. در این شرایط سخت باید به همدیگر کمک کنیم و دست یکدیگر را بگیریم. آنهایی که جانشان را از دست دادند، هموطنان ما هستند و باید در این روزهای دست آنها را بگیریم. این اتفاق در مناطق سردسیر رخ داده و باید همه با عزم ملی قبل از فرا رسیدن فصل سرما شرایط زندگی را برای حادثه‌دیدگان فراهم کنیم.

منبع: خبرگزاری فارس



علی دایی نخستین پهلوانی که بکمک زلزله زدگان آذربایجان شتافت .
یاشاسین شهریار!


علی کریمی:  هر کمکی که از دستم برآید انجام خواهم داد


پهلوان قاسم رضایی، مدال طلای 96 کیلوگرم  المپیکی خود را به هموطنان زلزله زده اش تقدیم کرد

احسان حدادی برنده مدال نقره المپیک:
 مدالم را به کودکان سرطانی بخشیده ام. اما هر چه در توان دارم  در کمک به زلزله زدگان انجام خواهم داد  و از همین امروز به تبریز می‌روم.

مهدی مهدوی‌کیا:
بخش از قرادادم با پرسپولیس تقدیم به هموطنانم در آذربایجان

میلاد میداودی: درآمد حاصل از داربی تهران را به زلزله زدگان اختصاص دهید!

کریم باقری شخصیتی امین‌تر از هلال احمر جمهوری اسلامی برای رساندن کمک‌های اهدایی فوتبالیست‌ها به زلزله زدگان آذربایجان. بازیکنان فوتبال و سایر ورزشکاران جهت رسانیدن کمکهایشان به زلزله زدگانِ داغدار با کریم هماهنگ کنند.

همراه با مردم آذربایجان در سوگ گلهای پریشیده دیار ستارخان


منبع: یوتوب
http://www.youtube.com/watch?v=SM_NIWOo_aE&feature=player_embedded#!

http://youtu.be/wc1bULJzwtE



















۱۳۹۱ مرداد ۲۱, شنبه

مجید افلاکی مربی سابق تکواندو ایران:ذوالقدري،‌ ساعي و رحيمي تكواندو را نابود كردند


ذوالقدري،‌ ساعي و رحيمي تكواندو را نابود كردند

مجيد افلاكي با انتقاد از عملكرد يوسف كرمي و محمد باقري معتمد در بازي‌هاي المپيك لندن گفت: آقاياني كه زماني آتش بيار معركه شده‌ بودند و اجازه ندادند رضا مهماندوست به كارش در تيم ملي ادامه دهد تا بعد از پنج سال تلاش نتيجه تاريخي در تكواندو رقم بزند، بايد امروز پاسخ اين نتايج را بدهند.
مربي سابق تيم ملي تكواندو در گفت و گو با ايسنا، با تاكيد بر اينكه آقايان بايد دلايل اين باخت‌ها را توضيح دهند؟ خاطرنشان كرد: همين آقاياني كه آن زمان آتش بيار معركه بودند امروز ضربه‌شان را به يوسف كرمي و محمد باقري معتمد زدند، مثل روز برايمان روشن بود كه اين نتايج كسب مي‌شود. اگر قرعه سنگيني به محمد باقري معتمد مي‌خورد آيا مي‌توانست مدال بگيرد؟ خدا به پدر و مادرش نگاه كرد.
وي با اشاره به نحوه كنار رفتن كادر فني سابق تيم ملي،‌ ادامه داد: آن روز به مهماندوست گفتم كه صبر كن، نه به خاطر خودمان بلكه به خاطر تكواندو و فرزندانش. اينكه من بيايم روزه بگيرم، نماز بخوانم اما حق الناس را رعايت نكنم خدا چنين تو دهني به من مي‌زند كه بلند نشوم. مهماندوست به خاطر مملكت و تكواندو پنج سال دو فرزند معلول خود را كنار گذاشت. او جانباز است و بدنش پر از تركش، هنوز وقتي از گيت فرودگاه رد مي‌شود صداي بوق در مي‌آيد. آن وقت بعضي‌ها گفتند مهماندوست به خاطر پول از تيم ملي كنار رفت. ذوالقدري اين حرف را زد، من آن موقع گفتم كه به خاطر حمايت از تيم ملي سكوت مي‌كنم و چيزي نمي‌گويم اما الان موقع حرف زدن است. اگر امروز يك آدم بزرگ رئيس فدراسيون تكواندو شود باز هم به تكواندو بر نمي‌گردم اما الان حرف‌هايم را مي‌زنم، ما خواستيم در روحيه المپيكي‌ها تاثير منفي وارد نشود و نگويند كه حاشيه ايجاد مي‌كنند.
افلاكي خطاب به ذوالقدري گفت: آقاي ذوالقدري! شما كه مي‌نشينيد اين طرف و آن طرف حرف از حق الناس مي‌زنيد، مي‌دانيد كه حق الناس فرزندان مهماندوست هستند. اگر غير از اين باشد بايد به عدالت شك كرد. البته هيچ كس نمي‌تواند به عدل خدا شك كند بايد به رفتار خودمان شك كنيم. امروز روز شهادت امير المومنين(ع) است، امروز فرزندان مهماندوست جوابشان را گرفتند، اين فقط كوچكترين اثر ظلم است.
وي ادامه داد: اگر يوسف كرمي آن زمان از مهمان دوست حمايت مي‌كرد كار به اينجا نمي‌كشيد. آن زمان يوسف كرمي را داخل اتاقي بردند و با او حرف زدند كه قبول كند و پشت مهماندوست نايستد. بعد هم او از اتاق بيرون آمد و گفت من سربازم و جابه جايي سرمربي به من ارتباطي ندارد. رضا مهماندوست پاي همه چيز يوسف كرمي و محمد باقري معتمد ايستاد. ولي شما گفتيد كه وضعيت مهماندوست به ما ربطي ندارد.
مربي سابق تيم ملي تكواندو با انتقاد از ذوالقدري،‌ ساعي و رحيمي،‌ گفت: اين سه نفر به تكواندو چسبيده‌اند،‌ آنها تكواندو را نابود كردند. آقاي ذوالقدري! آقاي ساعي! فكر مي‌كرديد كه پولادگر مي‌رود و شما مي‌شويد رئيس فدراسيون؟! چشم مردم بيدار است، در المپيك ديديم كه عكس‌هايش را خط خطي و پاره كردند، چه كسي اين كار را كرد، اين كار بچه‌هاي ساختمان كاروان ايران بود. عدل خدا اينجاست. فقط دلم براي پولادگر مي‌سوزد كه بازي اين سه نفر خورد. البته اين سه نفر تنها مقصر نبودند. تكواندوكاران هم تقصير داشتند، فريبرز عسگري هم اختياري نداشت، در هيروشيما اتفاقاتي افتاد كه فريبرز عسگري خودش را به همه نشان داد.
افلاكي درباره عملكرد محمد باقري معتمد كه به كسب مدال نقره منجر شد اظهار كرد: تمامي بازي‌هاي محمد باقري معتمد را در طول پنج سال گذشته ببينيد، او كي اين طور بازي مي‌كرد، مدال المپيك گرفت ولي به خدا مبتدي‌ترين تكواندوكاران ايران هم اگر در جدول معتمد بودند مدال مي‌گرفتند، نوش جانش، به خودش و خانواده‌‌اش تبريك مي‌گويم كه حداقل اين نتيجه را براي تكواندو گرفت، پدر باقري معتمد از تكواندو كاران قديمي است، اگر او خودش به تنهايي بازي هاي محمد را ببيند آيا قبول مي‌كند كه محمد از نظر فني در المپيك خوب بوده؟
وي افزود: تا حالا كي اتفاق افتاده بود كه محمد از يك تكواندوكار آفريقاي جنوبي ضربه سر بخورد. محمد بسته ‌ترين بازيكن تكواندوي ايران است. آن وقت بايد اين طور مسابقه دهد. سروت حريف محمد در فينال در كدام مسابقه جهاني مقابلش اين طور بازي كرده بود. او مانند عروسك مسابقه مي‌داد و به جاي مسابقه در زمين مي‌رقصيد! اصلا مسابقه نمي‌داد،‌ رقابتهاي جهاني كه از حريف محمد ديده بوديم كجا و اين مسابقات كجا؟
افلاكي درباره عملكرد ضعيف يوسف كرمي كه در بازي نخست مقابل تكواندوكاري از اسپانيا شكست خورد و حذف شد گفت: اگر روي كسي توقع ايجاد كنيد و كسي را بزرگ كنيد و او را در باد بردهاي قديمي بخوابانيد، اين طور مي‌شود. اين كار قشنگي است كه ورزشكاران را تحويل بگيريم اما نه بيش از حد، من تاسف خوردم براي مردم ايران و بعد براي خانواده تكواندو.
افلاكي با اشاره به فيلمي كه قبل از اعزام تيم ملي به المپيك از تلويزيون پخش شد، اضافه كرد: فريبرز عسگري در مصاحبه‌اي گفت: هشت ماه است كه مردم زحمات تكواندو كاران را مي‌بينند. من از نزديك مي‌دانم كه المپيكي‌ها چه زحماتي مي‌كشند چرا كه با آنها زندگي كردم. آقاي عسگري تيمي كه در آن بازيكن خط مشي تمرين را براي مربي روشن مي‌كند كه تيم نيست. يوسف كرمي و محمد باقري معتمد كجا اجازه مي‌دادند كسي در مقابلشان اين طور مسابقه بدهد. اگر شما هشت ماه با اين ورزشكاران زندگي كرديد ما پنج سال با آنها زندگي كرديم، من از روز اول گفته بودم كه اگر تكواندوي ايران خيلي خوب در لندن نتيجه بگيرد يك برنز كسب مي‌كند. خود ملي‌پوشان مي‌گفتند كه فقط دو ماه آخر تمرين داشتند و به خوبي آماده نشده بودند. 

منبع سایت 90 :

دوغ و دوشاب:  گفتار مجید افلاکی و رضا مهماندوست و نوشته‌های دیگری که در آینده با ذکر منبع در اینجا بازچاپ می‌شود ، به معنی همفکری با دوغ و دوشاب نیست، بلکه از این زاویه انتشار می‌یابند تا خوانندگان اندکی از نابسامانیِ ورزش ایران آگاهی یابند.

۱۳۹۱ مرداد ۲۰, جمعه

رضا مهمان‌دوست، سرمربی اخراجی تکواندو: باید پاسخگوی شکستها باشید!


رضا مهمان‌دوست  در مورد نتایج کسب شده تکواندوکاران در مسابقات المپیک 2012 لندن گفت: در گذشته زمانی که تکواندوکاران ما در مسابقات مختلف وارد زمین می‌شدند تمام جمعیت به افتخار آنها بلند می‌شدند و کف می‌زدند اما امروز غرور ایران را با خاک یکسان کردند.
وی در مورد شکست یوسف کرمی در نخستین دیدار خود مقابل حریف اسپانیایی گفت: حریف کرمی 4 بار به ایرانی‌ها باخته بود. وی در مسابقات کسب سهمیه المپیک در باکو مقابل کرمی با نتیجه 7 بر 3 شکست خورده بود، اما نمی‌دانم چطور شد که کرمی چنین شکستی را قبول کرد.
سرمربی سابق تیم ملی اظهار داشت: زمانی که مرا از سمت سرمربیگری برکنار کردند عالم و آدم به رئیس فدراسیون تکواندو اعلام کرد کار اشتباهی کرده، اما پولادگر به حرف هیچ‌کس گوش نداد تا اینکه این اتفاقات رخ داد.
مهمان‌دوست افزود: مردم انتظار کسب دو طلای المپیک را از تیم ملی تکواندوی ایران داشتند که متاسفانه تکواندو نتوانست دل 75 میلیون جمعیت را شاد کند. این در حالی است که من قول دو مدال طلا در المپیک لندن را داده بودم.
سرمربی سابق تیم ملی تکواندو در مورد نتایج کسب شده در مسابقات قهرمانی آسیا گفت: در مسابقات آسیایی قهرمانی را از دست دادیم، اما برایمان درس عبرت نشد. تکواندوی ایران 3 دوره قهرمان آسیا شده بود، اما چند ماه گذشته پس از دست دادن عنوان قهرمانی آسیا مسئولان اعلام کردند تیم ملی تیم اصلی نبود بلکه تیم امید بود.
وی در مورد شکست کرمی در مسابقات آزمایشی المپیک تاکید کرد: کرمی در مسابقات ‌آزمایشی المپیک به آرون کوک 10 بر 5 می‌بازد و در المپیک هم چنین نتیجه‌ای کسب می‌کند. همان موقع زنگ خطر به صدا در آمد، اما چه کسی گوشش بدهکار این حرف‌ها بود. مسئولان فدراسیون تکواندو باید جوابگوی نتایج کسب شده در المپیک لندن باشند.
مهمان‌دوست در مورد نحوه مبارزات معتمد مقابل حریفانش گفت: معتمد هم روز گذشته مبارزات خوبی انجام نداد. به نظرم محمد نیز شانسی مدال نقره گرفت و نزدیک بود مقابل حریف برزیلی شکست بخورد اما به هر حال خوشبختانه مدال نقره را کسب کرد.
وی در پایان به فارس گفت: کارشناسان بعدها در مورد این موضوع صحبت خواهند کرد و قطعا داور بازی معتمد و تکواندوکار برزیلی محروم خواهد شد.

برگردان

دوست و یا دشمن گرامی!

سپاس از آمدنت. چنانچه مایل باشی، خوشحال خواهم شد که باز هم بدیدارم بیایی. نشانی ام را در پیِ این نوشته خواهم نوشت تا در صورت تمایل در جای مناسبی نوشته و بخاطر بسپاری:
dughodushab.blogspot.com