۱۳۹۱ فروردین ۳۰, چهارشنبه

سعيد امامي حقيقتاً كه بود؟


سعيد امامي حقيقتاً كه بود؟ (شرح كامل و افشاگرانه)

نام و نام‌خانوادگی : سعید امامی
نام پدر : علی‌اکبر امامی
نام مادر : همارخ اعتماد
تاریخ و مکان تولد : ۱۳۳۶/۱۰/۲۴ - شیراز

تاریخ و مکان فوت : ۱۳۷۸/۳/۲۹ - تهران ، بیمارستان لقمان‌الدوله
محل دفن : تهران - آرامستان بهشت زهرا - قطعه‌‌ی ۷۳ ، ردیف ۶۲ ، شماره‌ی ۶۰


جشن ازدواج در سال ۱۳۵۸ در شهر واشینگتن
از راست : ادواردو آنیلی ، سعید امامی ، فهیمه دری نوگورانی ، ناشناس ، محمدنبی پروین

سخنرانی در سال ۱۳۵۹ در شهر واشینگتن

سعید امامی پس از کسب مدرک دیپلم ریاضی در ایران ، در سال ۱۳۵۵ با سهمیه‌ی بورسیه - به پشتیبانی سلطان‌محمد اعتماد ، دایی وی و وابسته‌‌ی نظامی حکومت شاهنشاهی ایران در سفارت ایران در واشینگتن ، به آن‌جا رفته و پس از کسب مدرک مهندسی در رشته‌ی مکانیک در دانشگاه شهر Stillwater در ایالت Oklahoma ، در تاریخ ۱۳۵۸/۱/۱۹ به ایران بازمی‌گردد .

در سال ۱۳۶۱ به نهاد اطلاعات نخست‌وزیری - اداره کل هشتم سابق ساواک ، ویژه‌ی فعالیت‌های ضد جاسوسی علیه بلوک شرق و اتحاد شوروی سابق که توسط خسرو قنبری تهرانی و سعید حجاریان اداره می‌شد - می‌پیوندد و پس از ادغام نهادهای امنیتی و تشکیل وزارت‌خانه‌ی اطلاعات در سال ۱۳۶۲ ، توسط سعید حجاریان ، به عضویت وزارت اطلاعات درآمد (۱) و فعالیت خود را به‌عنوان کارشناس و تحلیل‌گر مسائل بین‌المللی آغاز نمود .



مهدی صدرزاده جهرمی ؛ دایی مادر سعید امامی


با انتصاب محمد محمدی ری‌شهری به سمت وزیر اطلاعات ، سعید امامی با عنوان مدیرکل شرق و غرب معاونت خارجی و پس از پایان وزارت ری‌شهری و انتصاب علی فلاحیان به سمت وزیر اطلاعات ، به مدت ۷ سال در مقام معاونت امنیت - دومین مقام در سامانه‌ی تشکیلاتی وزارت اطلاعات - و پس از مدتی با نزول ، در سمت معاونت بررسی (۲) و با انتصاب قربان‌‎علی دری نجف‌آبادی به سمت وزیر اطلاعات ، از معاونت بررسی برکنار و به سمت مدیرکل حوزه‌ی‌ مشاوران ، برگزیده می‌شود .

از اقدام‌های وی در این دوران می‌توان به طرح موسوم به اصلاح قانون مطبوعات اشاره کرد که در نامه‌ای به وزیر اطلاعات در تاریخ ۱۳۷۷/۷/۱۶ با موضوع فضاسازی فرهنگی به شماره‌ی ۲۵۱/خ/۴۱ و با اسم رمز ۱۰۴ (۲) ، ضمن برشمردن خطرهای امنیتی کانون نویسندگان ایران و سایر کوشندگان فرهنگی مانند مترجمان و مولفان و شاعران و گزارش‌گران ، راه‌کارهایی از قبیل ایجاد جریان‌های قانونی موازی و ایجاد انشعاب و اختلاف و ممنوع‌القلم و ممنوع‌النشر کردن و نیز تشکیل دادگاه صنفی از نوع انتظامی را جهت پوشش‌دهی حوزه‌های کتاب ، مطبوعات ، تئاتر ، سینما و موسیقی و محکو‌م‌کردن قانونی افراد جهت تقویت تشکل‌های خودی و بیرون‌راندن تشکل‌های مخالف ، پیشنهاد می‌کند .
سعید امامی با وقوع قتل‌های پیاپی موسوم به قتل‌های زنجیره‌ای در ایران ، در تاریخ ۱۳۷۷/۱۰/۷ در مقابل پارک مینی‌سیتی در ابتدای شهرک شهید محلاتی در تهران ، بازداشت و به سلول انفرادی شماره‌ی ۴۰۷ زندان توحید منتقل شد و در تاریخ ۱۳۷۸/۳/۲۵ در حمام زندان توحید – واقع در طبقه‌ی هم‌کف و قسمت شرقی این زندان - با خوردن داروی نظافت ، اقدام به خودکشی کرده و به بیمارستان سینا و سپس به بیمارستان لقمان‌الدوله (۳) منتقل و در تاریخ ۱۳۷۸/۳/۲۸ به دلیل تزریق آمپول حاوی هوا به وی ، دچار ایست قلبی شده و در تاریخ ۱۳۷۸/۳/۲۹ فوت می‌کند (۴) و دلیل فوت وی ، خودکشی با خوردن داروی نظافت (۵) در زندان اوین اعلام شد .


**********

۱. سعید حجاریان در آن زمان ، سمت معاونت امنیت و گزینش کیفی کارکنان وزارت اطلاعات را برعهده داشت . درباره‌ی گزینش سعید امامی دو گفته از سعید حجاریان وجود دارد :

الف ) وی با آگاهی از پیشینه‌ی سعید امامی در همکاری با سازمان اطلاعات و امنیت کشور ( ساواک ) در جمع‌آوری اطلاعات از کنفدراسیون دانش‌جویان ایرانی و نیز نسبت خانوادگی او با وابسته‌‌ی نظامی حکومت شاهنشاهی ایران در امریکا ، با وجود تلاش برای اخراج نام‌برده ، به نتیجه‌ای نرسیده و به درج این نکته در پرونده‌ی وی که سمت‌های مهم و حساس به او سپرده نشود ، بسنده می‌کند . سعید حجاریان می‌گوید : " سعید امامی برای وزارت اطلاعات خطرناک بود . او به اصل پیروی از فرمان‌دهی بیش‌تر از اصل اقدام به تشخیص مصلحت مملکت ، اعتقاد داشت . در امریکا تحصیل کرده بود و به‌عنوان منبع خارجی در امریکای شمالی بسیار موفق بود . من با استخدام او به‌شرطی موافقت کردم که فقط در حد منبع خارجی ، جریان ارسال اطلاعات از بیرون به داخل وزارت اطلاعات را هدایت کند و در داخل وزارت اطلاعات ، هیچ سمتی نداشته باشد " .
ب ) وی مطلع بوده که سعید امامی سابقه‌ی عضویت در کنفدراسیون دانش‌جویان ایرانی را دارد اما چون دانشجوهایی از طیف‌های گوناگون ، از جمله مذهبی‌ها نیز در این كنفدراسیون فعالیت می‌کرده اند ، به این موضوع اهمیتی نداده و او را برای عضویت در وزارت اطلاعات ، گزینش کرده است .



۲. وظیفه‌ی‌ معاونت بررسی در وزارت اطلاعات ، تحقیق ، بررسی ، جمع‌آوری و سازمان‌دهی اطلاعات به منظور ارائه به مقامات حکومت ، در قالب سمینارها ، بولتن‌ها و خبرنامه‌ها است . معاون بررسی در وزارت اطلاعات به سبب نوع شغل خویش ، تقریبا با تمام منبع‌ها و جاسوس‌ها ، ارتباط داشته و توانایی انتشار اطلاعات درست یا نادرست مورد نظر خویش را دارا است 


۳. متن این نامه در روزنامه‌‌ی سلام در تاریخ ۱۳۷۸/۴/۱۵ به چاپ رسید که زمینه‌ی توقیف این روزنامه و نیز یکی از زمینه‌‌های ایجاد فاجعه‌ی کوی دانش‌گاه تهران را به دلیل مخالفت دانش‌جویان با این طرح ، فراهم کرد .


۴. در تاریخ ۱۳۷۸/۳/۲۷ ، پزشکان بیمارستان لقمان‌الدوله ، وضعیت او را خوب ارزیابی کرده و اجازه‌ی مرخصی وی از بیمارستان صادر شده بود و در زمانی که به‌جهت اطمینان بیشتر ، تصمیم گرفته شد مدت دو ساعت دیگر در بیمارستان باقی بماند ، به دلیل ایست قلبی فوت کرد .


۵. پس از اعلام خبر خودکشی وی در تاریخ ۱۳۷۸/۳/۳۰ توسط محمد نیازی - رییس وقت سازمان قضایی نیروهای مسلح - و نیز توسط تلویزیون و سایر رسانه‌ها ، خانواده‌ی سعید امامی با بیان اینکه وی به شهادت رسیده است ، زمینه‌‌ی برخوردهای خشن وزارت اطلاعات را به صورتی که به بازداشت و شکنجه‌ی همسر - فهیمه دری نوگورانی - و پدر - علی‌اکبر امامی - سعید امامی منجر شد ، فراهم کردند . به گونه‌ای بی‌سابقه ، فیلم بازجویی‌ها‌ی متهم‌های این پرونده منتشر شد و واقعیت‌های بسیاری را درباره‌ی برخوردهای ناانسانی بازجو‌های وزارت اطلاعات ، افشا کرد .


۶. بنا بر گفته‌ی انجمن علوم آزمایش‌گاهی ایران ، داروهای نظافت موجود در ایران ، بدون ارسنیک بوده و خوردن آن‌ها منجر به مرگ نمی‌شود و حتا درصورت وجود این ماده ، بایستی علت مرگ ، پارگی دستگاه گوارش و خون‌ریزی شدید داخلی و نه ایست قلبی باشد .




هیچ نظری موجود نیست:

برگردان

دوست و یا دشمن گرامی!

سپاس از آمدنت. چنانچه مایل باشی، خوشحال خواهم شد که باز هم بدیدارم بیایی. نشانی ام را در پیِ این نوشته خواهم نوشت تا در صورت تمایل در جای مناسبی نوشته و بخاطر بسپاری:
dughodushab.blogspot.com