پای درد دلِ محمد دادکان در رابطه با بهمریختگی فضای فدراسیون فوتبال ایران
محمد دادکان رييس سابق فدراسيون فوتبال که بعد از برکناري اش از سوي محمد علي آبادي در حين رقابت هاي جام جهاني 2006 هراز گاهي با مصاحبه هاي آتشين به صفحه اول روزنامه ها باز مي گردد اين بار در گفت و گوي مفصل با سايت گل شرکت کرد و به مدت 2 ساعت پاسخگوي سوالاتي بود که اين روزها سوژه فوتبال ايراني است و تيترهاي ريز و درشت نشريات ورزشي را به خود اختصاص مي دهد.
در اين گفت و گوي دو ساعته دادکان درباره بسياري از موارد از محمد علي آبادي و شرايط فدراسيون گرفته تا محمد رويانيان و قيمت قرارداد بازيکنان پرسپوليس صحبت کرد که براي اهالي فوتبال مي تواند جالب باشد.
*شما انتقادات زيادي در خصوص ورود مديران غيرورزشي به حوزه فوتبال کردهايد ولي موضوع اين است که ما در ورزش مدير ورزشي تربيت نکردهايم که حالا توقع داشته باشيم از آنها در مديريت ورزش استفاده کنيم.
بله، درست است که در ورزش مدير تربيت نکردهايم، اما در هيچ جاي ديگري هم مدير تربيت نکردهايم. من از شما يک سوال ميکنم؛ مگر اينها مدير هستند که وارد ورزش شدهاند؟
* ولي آنها در پستهايي که داشتهاند موفق بودهاند. يا لااقل تجربه مديريتي داشتهاند.
ما از کجا ميدانيم که موفق بودهاند؟ بايد از کساني که در حوزه آنها تخصص دارند بپرسيم. متاسفانه جايگاه ورزشي، جايگاهي شده که همه به آن دست اندازي ميکنند و هر کسي را که دوست دارند ميآورند.
*يعني شده حياط خلوت مديران بيرون مانده از ارگانهاي ديگر...؟
بله، حالا نميگويند که اين مدير توانايي دارد يا نه؛ تئوري آنها اين است که اين مدير «از ما» باشد نه «بر ما». يعني اگر مديري کاربلد باشد اما با آنها نباشد، او را نميآورند. برايشان مهم است آدمي بياورند که فقط با آنها باشد.
ميخواهند کسي باشد که تفکراتش همسو با خود مقامات باشد؛ آن فرد ميگويد آدمهايي را ميگذارم که هر چه ضعيف و ناتوان باشند اما برما نباشد. حالا اگر جايي که اين مدير را گذاشتهاند از بين برود، باز هم برايشان مهم نيست.
*قبول داريد اگر اين افراد سياسي -يا افراد خارج از فوتبال- نيايند در بين فوتباليها هم مدير خيلي کم داريم؟
قبول دارم. اما اينطور هم نيست که فکر کنيم اينهايي که ميآيند قويتر از ورزشيها هستند. فقط به آنها پول ميدهند و به ورزشيها پول نميدهند! من اسم هيچ کسي را تا آخر مصاحبهام نميآورم اما مردم ميتوانند بفهمند منظورم با کيست؛ در همين دو باشگاه برتر ما، يعني اگر دو نفر مدير ورزشي بگذارند از اينها بدترند؟ خيلي هم از اينها بهترند! ولي امکانات اينها را به ورزشيها نميدهند.
*پس شما معتقديد مديران ورزشي هم بر اساس قاعده خودي و غيرخودي انتخاب ميشوند؟
بله. نمونهاش همين مديري که آمده کلي هزينه کرده و شده مدير هزينه! من از همين الان به شما قول ميدهم سال آينده همه اينها ول ميکنند ميروند و ديگر هيچ کس نميتواند کار را جمع کند.
*چرا فکر ميکنيد مديران دو باشگاه برتر ما سال آينده ديگر نيستند؟
براي اينکه دورهشان تمام ميشود و ديگر هم کسي اينها را سرکار نميگذارند. وقتي اينها رفتند معلوم ميشود که اين مدير براي خدمت کردن در باشگاه مطرح کشور آمده بود يا بقاي خودش يا کارهاي سياسي کاري ... پولي که الان در اين باشگاه هزينه ميشود سال بعد ديگر وجود ندارد و بعد از اينها ديگر کسي نميآيد اين طوري پول بدهد. اينها هم که از ارث پدر و مادريشان نميدهند!
*بگذاريد راحت بپرسيم؛ يعني به خاطر اينکه سال انتخابات است اين هزينهها صورت ميگيرد؟
دقيقا براي همين است که هزينه سرسامآور ميکنند. وگرنه چرا در اين 7سالي که بودند اين طور هزينه نکردند؛ من از شما ميپرسم چرا؟ آيا اين سوال ضدنظام است اگر کسي از آنها بپرسد؟! متاسفانه همه خبرنگاران هم توي اين باد خوابيدهاند و کسي نميآيد اين سوال را بپرسد. آيا اين پولهايي که هزينه ميشود براي بقاي اين دو باشگاه است؟ دو باشگاه صنعتي ديگر هم همين وضع را دارند. اگر براي بقا است خب بروند تيم پايهاي درست کنند. الان 8 سال است اينها آمدهاند اگر آن زمان يک تيم 12 ساله درست کرده بودند الان 20 ساله شده بودند.
*اگر واقعا اينها سياسي است و به خاطر نزديکي به انتخابات، پس چرا دوره قبل سر انتخابات از اين هزينهها نشد؟ در صورتي که امسال، سال آخر دولت است و اين هزينهها منطقي به نظر نميرسد.
چرا نکردند؟ سال قبل هم از اين هزينهها ميکردند ولي در اين حجم نکردند. اينطوري بگويم بهتر است.
*واقعا اينگونه هزينه کردن چه دليلي دارد؟
دليلش اين است که هيچکس بعد از آنها نتواند کار کند؛ حالا که قرار است بروند ميخواهند کاملا همه چيز را خراب کنند و بعد تحويل نفر بعدي بدهند.
*يعني اين هزينهها براي تخريب است؟
صددرصد مطمئن باشيد که براي تخريب است. اگر ميخواستند چيزي را درست کنند که راهش اين نبود. راهش اين بود که 8 سال پيش اينها يک مديري ميگذاشتند تيمهاي پايهاي اين دو باشگاه را درست کند. وزير ورزش اگر آن زمان تاکيد کرده بود که بروند روي نوجوان ها کار کنند نوجوان 13 ساله الان ميشد 20 ساله و اين يعني ساختن و صرفهجويي در هزينه. چرا شما خبرنگارها اين مسائل را بازگو نميکنيد؟ باز دوباره من بايد بيايم و واقعيتها را بگويم؟ با رفتن مدير دوباره بازيکنان جديد ميآيند و چرخه سازندگي همچنان متوقف خواهد ماند.
*به نظر شما با اين خريدها سال آينده وضعيت اين باشگاهها به چه شکلي درميآيد؟
بگذار با يک سوال جوابت را بدهم. بازيکني که امسال به فلان تيم آمده (و ميگويد من به خاطر عشق پرسپوليس آمدهام!) يک ميليارد و دويست ميليون گرفته. سال آينده بر اساس تورم بايد 40درصد هم بيشتر بگيرد. شما 40درصد روي اين پول بگذاريد ميشود يک ميليارد و 700ميليون! چه کسي ميتواند اين پول را بدهد؟ بنابراين همه چيز به هم ميريزد. به خدا همينطور است که ميگويم. بنويسيد تا جامعه بيدار شود و آدمهايش را بشناسد. مرا خوب بشناسد که من خواستم خدمت کنم يا خيانت کنم؟ چه کسي ميتواند اين پول را سال آينده بدهد؟!
*و بنابراين سال آينده چه اتفاقي خواهد افتاد؟
هيچي. اين باشگاهها که کلي بدهکاري دارند. خود اينها هم يکسري بدهي به آن اضافه ميکنند و ميروند. آن وقت شما ديگر ببينيد تيم مطرحي به اسم اين دو تيم وجود دارد! همه کارشان با هدف است. يکي مثل من الان اينها را ميگويد و همه انتقاد ميکنند. ولي من ميدانم پس فردا که اينها رفتند شما خبرنگاران در روزنامههايتان مينويسيد. شما 10 ماه ديگر که ليگ تمام شد به حرف من ميرسيد.
* ولي مردم که از عملکرد آنها راضي هستند!
اين کارشان هم موقتي است. ميخواهند به مردم بگويند اين بازيکنان را ما آوردهايم. وگرنه شما از يک پرسپوليسي اصيل بپرسي اصلا موافق نيستند که اين بازيکنان به پرسپوليس بيايند، اينها که پرسپوليسي نيستند. آنهايي که سرشان را جلوي توپ ميگذاشتند و پايشان را ميدادند تا پرسپوليس گل نخورد حالا کجا هستند و چه کار ميکنند؟
*يعني ميگوييد بازيکن مليپوش ما در سال 91 هم مثل 4 سال پيش پول بگيرد؟ اين تورمي که در همه بخشها هست در فوتبال تاثيري ندارد؟
اين تورم را چه کسي درست کرده؟ همين مديران غيرورزشي اين بساط را براي فوتبال درست کردهاند. براي اينکه خودشان بمانند رفتند پولهاي بيحساب را وارد فوتبال کردند. به بازيکني که 50 ميليون ميارزيد 200 ميليون دادند. کي اين سقفها را بالا آورد؟
*خب همين مديراني که شما از آنها انتقاد ميکنيد در فدراسيون شما هم پست داشتند. سقف را عزيزمحمدي و منشور را عليپور وارد اين فوتبال کردند. اينها را شما وارد فوتبال کرديد.
بله، اينها را من آوردم اما نه براي اين پُستها. جايگاه آنها در دوره من جاي ديگري بود. نميخواهم از بحث اصلي جدا شوم. آنها آمدند خودشان سقف را گذاشتند اما نتوانستند جلويش را بگيرند و خودشان در موضوع حل شدند. مديري که سقف 350ميليون تومان را گذاشته خودش ميداند کسي اين سقف را رعايت نميکند. اما توان اين را ندارد که جلوي اين کار بايستد! بايد ميايستادند، امتياز کم ميکردند و اين موج را مهار ميکردند. ولي موج آمد و آن مدير را خورد. چون خودش ضعيف بود. فقط ميخواست در جايگاهش بماند. وگرنه ميآمد و مقابله ميکرد، حتي اگر برکنار ميشد.
* برگرديم به بحث اصلي، اين هزينههاي هنگفت در باشگاه پرسپوليس به نظر شما چرا ورزشي نيست؟
اصلا اين مديري که آمده در اين باشگاه دارد کار سياسي ميکند نه ورزشي، من اصلا با انتخابات کاري ندارم. ميگويم اينها کارشان و عملکردشان سياسي است و هيچکدام ورزشي نيستند. اگر مدعي هستند بيايند تا رو در رو بحث کنيم، اصلا وجودش را ندارند در حوزه بحث رو در رو صحبت کنند.
*داريد به کي پيشنهاد مناظره را ميدهيد؟
اصلا نميآيند جلو براي مناظره. من حاضرم اينها بيايند در يک برنامه زنده تلويزيوني مناظره کنيم و بگويم پولها را از کجا ميآورند و به کجا وابستهاند. 10هزارتومان هم از جيب خودشان يا پدر و مادرشان خرج نکرده اند. نميخواهم مثل بعضيها بگويم بيتالمال و از اين حرفها. من اين حرفها را بلد نيستم. پولهاي يامفتي را به آقايان ميدهند و آنها هم هزينه ميکنند.
*چه کسي اين پولها را به آنها ميدهد؟
دولت.
*چرا دولت اين پولها را مي دهد؟ مگر اين پولها نظارت يا حساب و کتاب ندارند؟
نظارت و سازمان بازرسي و اينها که دنبال رئيس اصلي نميروند. اگر مثلا قاچاق سيگار اتفاق بيفتد، نظارت و بازرسي و اين حرفها سراغ سيگارفروش کنار خيابان ميروند اما سراغ آنکه تريلي تريلي سيگار وارد ميکند نميروند. اينها دنبال رئيس اصلي که نميروند، فقط آن سيگارفروش بايد نظارت شود! براي من 13 بازرس فرستادند ولي چه کسي ميرود دنبال پرونده بازرسي از سازمان تربيت بدني؟ اينها را بنويسيد تا مردم روشن شوند. هيات تحقيق و تفحص 6 سال است که دارد تحقيق ميکند. آنهايي که ميخواستند تحقيق و تفحص کنند دورهشان تمام شد و الان در شهرهايشان نشستهاند. پس نتيجه اين تحقيق و تفحص چي شد؟ ولي دوره من اگر بود سرم را ميبريدند توي اين مملکت! رئيس هيات تحقيق و تفحص خودش به من زنگ زد؛ الان من که به شما ميگويم خودش ميداند. به من زنگ زد که آقاي دادکان من ميخواهم گزارش هيات را در صحن علني مجلس بخوانم ولي تهديدم کردند که اين هيات کارش را به سرانجام نرساند. من هم در جوابش گفتم مگر ميخواهي عمر نوح کني. خوب برو اعلام کن به رسانهها بگو! لابد به من ميگويي که من اعلام کنم. خودت برو اعلام کن.
بله؛ اگر محمد دادکان بود سر دروازه شهر دارش ميزدند. در دوره من 13 گروه بازرس خصوصي و دولتي براي من فرستادند چي شد؟ حالا بعضيها ميگويند اين حرف تکراري است ولي شما پرسيديد من هم مجبورم دوباره تکرار کنم. هميشه اين گروه بازرسي و تحقيق و تفحص براي ردههاي دوم و سوم است.
*اين انتقادات را شما در حالي نسبت به دولت مطرح ميکنيد که خودتان در يک دانشگاه دولتي مشغول تدريس هستيد.
من از همه بيشتر نظام را دوست دارم.اما دلم ميسوزد که اين حرفها را ميزنم. من هم ميتوانم موجسوار باشم و در جهت حرکت آب شنا کنم و حرف هم نزنم. مربي هم نيستم که حرف نزم و صبح بروم 400، 500 ميليون بگيرم. نه دنبال پست هستم، نه مربيام. همه اينها را داشتهام. اگر هم بخواهيم بگوييم گوشهاي از زندگي هر کسي بخش مالي است، خدا آن قدر به من داده که دست نياز به سوي کسي دراز نکنم
*ولي خيلي از ورزشيهاي ما خيلي راحت مجذوب همين مديران سياسي ميشوند، مثل علي پروين که با اين همه اعتبار زير نظر رويانيان کار ميکند.
نه، آنها دنبال آدمهاي سياسي نيستند، اما اين طوري بار آمدهاند و مسائل مالي باعث زانو زدنشان شده است. خيلي از پيشکسوتها هم هستند که تن به اين کارها ندادهاند. اجازه بدهيد يک جلمه بگويم تا بهتر متوجه شويد؛ ميگويند «اي پرده! برقص و خوشرقصي کن که هنوز پنجره باز است.» کساني که مطلب مرا بخوانند متوجه ميشوند منظورم چيست. اين آدمها مثل آن پرده هستند که اگر در را ببندي و بادي نيايد موجوديتشان تمام ميشود.
*مگر پروين چه نيازي دارد که چشمش به پول رويانيان باشد؟
من اول مصاحبه گفتم اسم نميبرم... مردم ميفهمند من چه ميگويم. پروين همبازي و پيشکسوت من است و احترامش واجب. ولي خب بايد در يک مواقعي شروع کند به حرف زدن. حالا چه دليلي دارد پروين (يا پروينهاي پرسپوليس) با آن همه سابقه سکوت ميکنند؟ اگر من حرف نميزدم همين پرسپوليس را ميدادند به من که بشوم مديرعاملش، ولي گفتم قبول نميکنم. چطور ميشود اينها هر کاري دستشان بدهند ميکنند؟ همان پيشکسوتي که الان بيرون است و از سرپرست تيم انتقاد ميکند اگر صبح بگويند بيا جاي اين آقا ميرود ولي دنبال اين نيست که بگويد اگر بروم چه چيزي براي پرسپوليس درست ميکنم؟! فقط مصاحبه ميکنند براي بودن...
*شما چرا مديرعاملي پرسپوليس را براي ساختن قبول نکرديد؟
من صد سال هم نميروم! من اصلا اينها را قبول ندارم در زمينه ورزشي که بخواهم با آنها کار کنم. چرا دروغ بگويم به مردم؟ آن آدمي که قرار است حکم بدهد به من براي پرسپوليس خودش اختياردار نيست. از جاي ديگري دستور ميگيرد.
*اگر شما ميرفتيد براي کار در پرسپوليس اختيار تام نداشتيد؟
مگر من فدراسيون فوتبال بودم هر روز با من چه کار ميکردند؟ ميگفتند جزيره خودمختار است. آن هم آدمهايي که اگر بگويم در سر آدم مغز به اندازه مچ دست است در سر آنها در زمينه ورزشي آن مچ دست اندازه گردو هم نيست! حالا اينها ميخواستند در ورزش اظهارنظر کنند. آقايان جاهايي مدير بودهاند که يک عکس 4×3 هم از آن نيانداختهاند. حالا آمدهاند در ورزش ميبينند ميتوانند حرف بزنند و عکسشان در صفحه اول روزنامهها چاپ شده. اگر قرار بود آدمها را بر اساس توانايي انتخاب کنند تو نفر هزارم هم نميشدي ولي ميآيند تو را ميگذارند نفر اول. آن وقت دوست داري قهرمانان و تحصيلکردههاي ورزشي بيايند زير دست شما! شما بدان مني که بيرون نشستهام و انتقاد ميکنم بيشتر احترام گذاشتهام تا آنهايي که آمدهاند زيردست شما کار ميکنند. بايد بداني کسي که ميآيد حکم تو را ميپذيرد اصلا تو را قبول ندارد. به خاطر شرايط اجتماعي و مسائل مالي حاضر شده بيايد زير دست تو.
البته من مخالف اين نيستم که مديران غيرورزشي بيايند. گاهي لازم است بيايند اما چهار تا خبره را بگذارند کنارشان و اظهارنظر غيرتخصصي نکنند. مگر صفايي فراهاني غيرفوتبالي نبود؟ متاسفانه آدمهايي را ميآورند که از خودشان ضعيفتر هستند.
*شما بحث آدمهاي قوي را مطرح کرديد. دوره شما آدمهاي قوي زيردست شما کار ميکردند يا آدمهايي که بله قربان گو بودند؟
کسي زيردست من نبود، همه کنار من بودند. بله که قوي بودند. يعني شما ميخواهي بگويي تيمسار نوآموز و پهلوان آدمهاي ضعيفي بودند؟ احمد خداداد آدم ضعيفي است؟
*اما از همان تيم هنوز در فوتبال مشغول هستند...
بله، اينها در تيم کاري من بودند ولي مسئوليتشان چه بود؟ مگر در سياستگذاريهاي فدراسيون من نقش داشتند؟ اينها زمان من مگر ميتوانستند در مورد منشور و اخلاقيات حرف بزنند؟ شما برو ببين زمان من کسي يک خط در اين موارد حرف زده؟ آن زمان من موارد اخلاقي را خودم حل و فصل ميکردم.
*فکر ميکنيد فضاي کنوني که شما منتقد آن هستيد با رفتن چند نفر درست شود؟
فضاي کنوني فوتبال و ورزش کشور فضاي کاذب و ملتهبي است. اينها که رفتند معلوم ميشود. من براي شما يک مثال غيرفوتبالي ميزنم. ببينيد در بخش مسکن چقدر سازندگي شده، يکي از کارهاي مثبت دولت وجدانا همين مسکن مهر است ولي چه کاري را در جامعه صورت داده؟ چقدر توانسته جلوي تورم مسکن را بگيرد؟ هيچي! چون کار کارشناسي نيست. وگرنه چه دليلي دارد اين همه ساختمان ساخته شود ولي جلوي تورم مسکن گرفته نشود؟ اين را گفتم تا برگردم به بحث ورزشي. شما خواهي ديد سال آينده باشگاه پرسپوليس را هيچ کسي نميتواند اداره کند. تمام اين هزينهها فقط براي بقاي مديران است. اين پولها را ميدهند که بگويند من اينها را آوردهام؛ مگر مديريت کردي که اينها را آوردي؟ پول دادي! از قول من بنويسيد، حتي يک نفر هم از اينهايي که آوردي پرسپوليس نيستند. هر کسي بيشتر ميداد ميرفتند آنجا. سال آينده که پول توي باشگاه نيست معلوم ميشود اينها پرسپوليسي هستند يا نه.
*اما در دوره شما هم در زمينه برنامههاي بلندمدت اتفاقي نيفتاد و زيرساختهاي مناسبي درست نکرديم. الان اينها حداقل براي هوادار ويترين قشنگي درست کردهاند!
يک ويترين مصنوعي درست کردهاند. شما چرا ميگوييد زيرساخت درست نکرديم؟ من پايگاه استعداديابي در 33 استان کشور درست کردم. 10 سال پيش فقط ماهي 7 ميليون تومان خرج تغذيه بازيکنان ميشد که ماهي 10 روز ميآمدند در آکادمي فوتبال و اردو ميزدند.
*آن پايگاهها چه بازدهي داشتند؟
کريم انصاريفرد، محسن مسلمان، حاج صفي، عليرضا حقيقي، بختيار رحماني و ... اينها مال دوره ما هستند. شما بگو الان کدام استعداد ظهور کرده؟ چرا نسبت به دوره ما کم لطفي ميکنيد؟ مديران بعدي آمدند و آن پايگاهها را به هم زدند. شما از مربي آيندهسازي مثل علي دوستي سوال کنيد و زير مصاحبه من چاپ کنيد، از دوستي که خودم آوردم و کارش هم عالي است. بپرسيد آيا حتي يکي از آن پايگاهها الان وجود دارد. ايشان صادقانه هر چه گفت من قبول ميکنم. درست است. ويترين، رفتن به جام جهاني است که رفتيم ولي به والله براي من درجه اول اين پايگاههاي استعداديابي بود. خدا شاهد است خودم همه تمريناتشان را ميرفتم، تيم نونهالان که رفت ازبکستان و موفق هم شد ساعت 3 صبح رفتم استقبال تا بدانند چقدر براي من مهم هستند. به خدا اگر تيم اميد ميآمد نميرفتم ولي براي 13 سالهها رفتم. تازه زماني کار را گرفتم که دو سال محروم بوديم ولي کار را شروع کرديم. ما فوتبال را خودکفا کرديم. اين درست که بخشي را بازار کمک کرده اما بخش بازاريابي ما هم فعاليت زيادي داشت و حتي از جوراب تيم ملي هم پول درآورديم.
*اگر شما 10 ماه ديگر به فوتبال برگشتيد باز هم با آن سيستم فردمحور کار را دنبال ميکنيد؟ با همان روشي که همه کارها را خودتان شخصا انجام ميداديد؟
قطعا آدم تغيير ميکند. ما هم جاي انتقاد زياد داشتيم. شما بدان اگر کار جلو برود انتقاد دارد، اگر عقب بماند منتقد دارد، ولي اگر وسط بمانيم کسي کاري ندارد. به اعتقاد من فدراسيون من هم ايراد داشت و اگر برگردم اصلاح ميکنم.
*در دوره شما بحث مبارزه با دلالي و اين مسائل به اين شکل وجود نداشت. يعني آن زمان دلالي نبود يا شما مبارزه نميکرديد؟
چرا، در دوره ما هم بود. اما من سعي ميکردم جلوي رشد قيمتها را بگيرم که اگر نميگرفتم همان زمان رقم قراردادها بالا ميرفت. مثلا من به مربيان تحت قرارداد در تيم ملي رقمهاي متناسبي ميدادم. همين محمد مايليکهن 15 ميليون گرفت، حسين فرکي 13ميليون گرفت. ميخواهم بگويم ما باعث اين رشد فزاينده نشديم. همايون شاهرخي با آن همه اسم و رسم به عنوان سرمربي تيم ملي، پاس و ... 15 ميليون قراردادش بود. به والله اين رقمها مال صدسال پيش هم نيست مال 7 سال پيش است. حالا ميگويند باشگاهها اما من به باشگاهها کاري ندارم. شما ببين بعد از من در تيم ملي آقاي علي دايي چقدر گرفت، آقاي قلعهنويي چقدر گرفت همه بالاي 300،400 ميليون گرفتند. کي اين کارها را کرد؟ من کردم؟ تقصير از رئيس فدراسيون هم نيست. همه اينها زير سر وزارت ورزش و سازمان تربيت بدني سابق است. تمام مشکلات و بدبختيهاي فوتبال ما زير سر رئيس سابق سازمان تربيت بدني است. شما را به پيمغبر قسمتان ميدهم برويد تيترهاي آن زمان روزنامهها را در بياوريد که بعد از رفتن ما گفتند ميخواهيم سازندگي کنيم، فوتبال را سالم کنيم و اخلاقيات را بياوريم. آن تيترها را بگذاريد کنار تيترهاي روزنامههاي امروز ببينيد اين شعارهاي 7 سال پيش که با رفتن من وعده داده بودند حالا به کجا رسيدهاند. مگر نگفتند 10 تا تيم ملي ميخواهيم درست کنيم و ليگ را 24 تيمي کنيم؟ يادتان هست که در پرونده نفت آبادان من تحت هيچ شرايطي اجازه ندادم تيمهاي ليگ را از 16 تيم بالاتر ببرند، اما بعد از من نفت را آوردند و ليگ را 18 تيمي کردند، حالا از ترس مربي تيم ملي ميخواهند دوباره 16تيمي کنند. اخلاق در اين 7 ساله از بين رفت. دلالي و فساد در اوج است. يک ورزشگاه يادگار امام و نقش جهان اصفهان را نتوانستند درست کنند. فقط آمار دروغ به مردم ميدهند.
اگر شما بوديد دايي و قلعهنويي را سرمربي تيم ملي نميگذاشتيد؟
دايي و قلعهنويي برايشان زود بود که سرمربي تيم ملي شوند. اگر من بودم اعلام ميکردم علي دايي ميتواند کنار مربيان بزرگ فوتبال به عنوان يک کمک مربي فعاليت کند تا آن تجربه لازم را به دست بياورد. علي دايي را اگر حفظ ميکردند و شخصيت ورزشياش را به آن زودي خراب نميکردند الان مربي بزرگي بود. حالا خدا را شکر که دايي دوباره خودش را بازسازي کرد.
*ولي آن اتفاقات تيم ملي به دايي ضربه سنگيني زد.
دايي خيلي زود سوخت، او در برنامه 90 گفت از دادکان معذرت خواهي ميکنم که به من گفت نرو، ولي رفتم. راست ميگفت. من گفتم علي جان نرو، ميخواهند تو را خراب کنند، ميخواهند پشت تو پنهان شوند. با دايي کار سياسي کردند. پشت دايي پنهان شدند که اگر ايران باخت همه به دايي توهين کنند که موفق هم بودند در اين کار.
*با اين حساب الان هم ويترين فدراسيون کيروش است و تمام ناتوانيها پشت اسم کيروش پنهان شده است؟
الان کيروش همان کاري را ميکند که دايي آن زمان کرده تا با آمدن خودشان ضعفهاي فدراسيون را بپوشانند. اما دايي الان اين تجربه را دارد.
* در خصوص انتخاب سرمربي تيم ملي رئيس جمهور هم نظر ميدهد؟
بله! در نهايت با ايشان هم مشورت ميکنند.
*در دوره شما هم بود؟
نه، زمان من خدا شاهد است که اين طور نبود.
*آيا حضور کي روش در تيم ملي نعمتي براي فدراسيون است؟
شک نکنيد. فدراسيون فوتبال روي هوا بود اما کيروش آمد و به اين فدراسيون قوام داد. مردم را کشيدند سمت کيروش و ديگر کسي نيامد بپرسد جوانان، نوجوانان و اميدها چرا حذف شدند. البته به نظر من هم کيروش خوب است. اما آيا کيروش بايد اين همه اختيارات داشته باشد؟ سرپرست را خودش بگذارد؟ خودش تيم دعوت کند؟ خودش به خودش مرخصي بدهد؟ برود و 2 ماه پيدايش نشود؟ نبايد به اين مربي اينقدر اختيارات داد.
*با آمدن کيروش هجوم مربيان پرتغالي به فوتبال ما زياد شد...
بله، بالاخره از کيروش ميپرسند و او هم هموطنانش را معرفي ميکند. منشاء آمدن اين پرتغاليها کيروش است.
*به نظر شما اين تيم ملي اميدوارکننده ظاهر شده؟
در مورد تيم ملي بايد همه اميدوار باشيم که به جام جهاني صعود کند و در جهت ساز مخالف هم حرکت نکنيم. ولي کار، کار سختي است. من به عنوان يک کارشناس اينجا بايد يک چيزي را به فدراسيون بگويم و اميدوارم اين مصاحبه را بخوانند. ضمن احترام به کيروش و فدراسيون، اينها فکر ميکنند ازبکستان رقيب ايران است ولي نبايد از قطر غافل شوند. رقيب ما براي دومي در اين گروه قطر است نه ازبکستان. در تلويزيون ديدم مسئولان گفتند ازبکستان را ببريم شانس داريم اما اين طور نيست. فدراسيون اصلا ازبکستان را مثل لبنان نبايد به حساب بياورد. ايران فقط بايد قطر را در دوحه حذف کند تا به صعود اميدوار باشد. اينها الان فقط به ازبکستان فکر ميکنند.
براي صعود بايد حداقل 15 امتياز بياوريم. بايد اين را بدانيم که اگر 15 امتياز نياوريم دوم هم نميشويم. صعود از اين مرحله يک محاسباتي دارد. اصلا بازي با کره جنوبي در شهر سئول را بايد باخت فرض کنيم و فشار را از روي تيم ملي برداريم. چون ايرانيها در فشار ميبازند. بايد قبل از رفتن به کره 15 امتياز را به دست آوريم.
* با برگزار نشدن جام حذفي موافق هستيد؟
نه! زمان ما دوشنبه ليگ برگزار ميشد، همان شب ميرفتيم قطر براي بازي و چهارشنبه قطر را ميبرديم. نه مثل الان که يک ماه ليگ را تعطيل ميکنند براي اردو. اين حرفها بهانه است. ليگ را يک ماه تعطيل ميکنند که چه بشود؟ شما که تيمات را ميشناسي و استعدادي نميخواهي پيدا کني. شما تحت هر شرايطي تيم ملي را با ترکيب رحمتي، حسيني، عقيلي، منتظري، پولادي، حيدري و ... به زمين ميفرستي. شما که مهرههايت را شناختهاي و هر جوري انتخاب کني همين 25 بازيکن را انتخاب ميکني! پس چه دليلي دارد که بازيهاي باشگاهي را تعطيل کني و اردوي بلندمدت بگذاري؟
*با اين حساب فدراسيون فوتبال به زيرمجموعه کيروش تبديل شده! اينطور نيست؟
فدراسيون فوتبال دارد همه چيز را فداي اين ميکند که به جام جهاني برود. اگر اين اتفاق بيفتد هيچ اشکالي ندارد، اما اگر من بودم حذفي را هم برگزار ميکردم و اگر به تيم ملي فشار ميآمد حذفي را بدون مليپوشان برگزار ميکردم.
*براي حذف جام حذفي AFC بايد اجازه بدهد؟
اين ديگر چه حرفي است؟ اين حرفها من درآوردي است. اي اف سي مگر ميتواند به شما بگويد حذفي برگزار کن يا نکن! چه ارتباطي به اي اف سي دارد؟ من از شما يک سوال ميکنم، مگر کره شمالي ليگ و جام حذفي دارد؟ چرا کسي از آنها اين مسائل را نميپرسد که در آسيا هم نماينده دارند.
*ايران ميترسد نمايندههايش در ليگ قهرمانان آسيا کم شود؟
چرا بترسد؟ به اي اف سي چه ارتباطي دارد؟ خود فدراسيون نامه ميزند که من دو تا از ليگ ميفرستم يکي از حذفي. حالا ميتواند نامه بزند که سه تا را از ليگ ميدهم. شما داري کاري ميکني که آنها براي شما تعيين تکليف کنند. اصلا مسابقات داخلي است اين حرفها نيست که نامه زديم به اي اف سي.
*از فضاي جام حذفي خارج شويم. امسال دوباره ماجراي بازي در ماه رمضان به شکل ديگري مطرح شده است. شما به عنوان يک فرد مذهبي چه نظري داريد؟
به خدا آن آدمي که اين حرف را زده زودتر از همه در ليگ شرکت ميکند. اين حرف که «اگر علما دستور بدهند بازي ميکنيم» فقط براي حاشيه درست کردن و مطرح شدن است. اين حرفها را ميزنند که روي جلد روزنامهها باشند. جو خبري درست ميکنند براي اينکه باشند، حتي جو منفي! حالا شما ببينيد اگر اين اتفاق افتاد بدانيد جدي گفته! حالا همهشان کارشناس مذهبي هم شدهاند. من زماني گفتم نميگذارم صنعت نفت آبادان ليگ برتري شود چه حرف و حديثهايي براي من درست کردند. دادگاه، کلانتري و وزارت اطلاعات آمدندکه صنعت نفت تيم منطقه محروم است. گفتم اين مسائل هيچ ربطي به فوتبال ندارد و نگذاشتم بالا بيايد. بعد ازمن ليگ را 18 تيمي کردند و صنعت نفت را بالا آوردند. شما ديديد همان تيم منطقه محروم 10 ميليارد هزينه کرد و دوباره سقوط کرد. رئيس سازمان آن زمان گفت ليگ را 24 تيمي برگزار ميکنيم و ديديد حالا زير 18 تيمياش هم ماندهاند.
*خيلي جالب است؛ شما حاضر نيستيد يک مصاحبه را بدون صحبت عليه عليآبادي به پايان ببريد. در صورتي که او در مصاحبهاي گفته بود در مورد شما اشتباه کرده است؟
اين کافي نيست. اشتباهات علي آبادي ببينيد چه ضربهاي زد به فوتبال! تيم ملي ايران پانزدهم دنيا بود ببينيد الان کجاست. من با علي آبادي چه مشکلي دارم؟ علي آباديها و تفکر عليآبادي نبايد در ورزش باشد. آقاي عباسيها، سعيدلوها نبايد بيايند. خودشان متوجه شدهاند که بازي خوردهاند. اين تفکر و آدمهايش هيچ چيز از ورزش نميدانند. نه تخصص داشتند، نه دانش و نه تجربه. به صرف اينکه با آقاي رئيس جمهور رفيق هستند و جاي ديگري هم نيست آنها را ميگذارند در اين پست.
*به نظر شما بهترين بازيکنان ايران چقدر ميارزند؟
به امام زمان، به امام زمان، هيچکدام نبايد بيشتر از صدميليون تومان پول بگيرند. داريد ضبط ميکنيد ديگر؟ به خدا 100 ميليون را هم زياد گفتم!
*نسبت به قيمت جهاني اگر حساب کنيم صد ميليون هم ديگرخيلي کم است. بالاخره شما خودتان فوتبالي هستيد. اين بازيکنها در ليگ امارات يا مثلا دسته دو آلمان که ميتوانند بازي کنند؟ آنجا بيشتر از اين حرفها ميگيرند.
حرف خوبي زدي. بگذار بگويم تا مردم هم متوجه شوند. وحيد هاشميان زماني که ميخواست بيايد ايران قبل از پرسپوليس با نفت تهران بر سر يک رقمي توافق کرده بود. خود وحيد ميگفت رفتم آلمان هم باشگاهيام گفت داري ميروي ايران چقدر قراردادت است، گفتم 500، 600 هزار دلار. آن هم دلار 1050 تومان. گفت پس براي من هم درست کن بيايم، چون هيچ جاي دنيا اين پولها را نميدهند!! به خدا در هيچ جاي دنيا اين پولها را به بازيکناني توي اين سطح نميدهند. شما به مسي و رونالدو نگاه نکن.
*يعني حتي بازيکنهايي مثل انصاريفرد و نکونام نميتوانند بيرون از ايران اينقدر پول بگيرند؟
به والله اگر اين پول را در آلمان به انصاريفرد بدهند! قطعا نکونام اين حرف مرا ميپذيرد، اگر اوساسونا بيشتر ميداد نکونام ول نميکرد بيايد استقلال.
*پس با اين رقمها بايد بتوان بازيکنهاي درجه يک دنيا را به ايران آورد؟
بله ميشود. همين بازيکن خارجي استقلال ساموئل اگر پول بهتري در بولتون ميگرفت به ايران نميآمد. ميآيند ايران 500، 600هزار دلار ميبرند سال بعد هم به امارات ميروند و 2برابر ميگيرند. اين جا پايگاهي براي امارات و قطر رفتن آنها شده است.
* حالا بعد از همه اين حرفها؛ براي نجات فوتبال چه نسخهاي داريد؟
اين فوتبال بايد يک سال تعطيل شود. آن زمان ميتوانيد فوتبال را نجات دهيد.
*يعني اگر خودتان مسئوليت بگيريد فوتبال تعطيل ميشود؟
به پيغمبر تعطيل ميکنم! اگر هم تعطيل نکنم همه بازيکنها و مربيان بايد يک سال مجاني کار کنند! يک سال ليگ را اين طوري برگزار ميکنيم، هر کسي هم فکر مي کند بيشتر ميارزد برود يک کشور ديگر پول بگيرد. آن وقت ميبينيد چه کساني ترانسفر ميشوند.
*پولهاي زيرميزي را چه کار ميکنيد؟
اگر شماي وزير، مستقل باشيد ميدانيد آن پول از جيب دولت خارج ميشود و مقابل آن ميايستيد. مديران فعلي خودشان ول کردند که اينطوري شده است. مدير کارخانه دولتي اگر دستور داشته باشد که بيشتر از 100 ميليون ندهد آن وقت چه کسي ميتواند پول زيرميزي بدهد؟ وقتي دستور از بالا بيايد و عزم جدي وجود داشته باشد آن وقت ببينيد بازيکن و مربي چه کار ميکند. مربيان ما با 500، 600 ميليون و يک ميليارد هم راضي نميشوند اما به آنها بگويد 100 ميليون ميدهيم ببينيد کجا ميتوانند بروند؟ حتي تيم "شير بز افغانستان" هم آنها را نميخواهد! ولي طوري حرف ميزنند که انگار بهترين مربيان دنيا هستند. اين وسط تلويزيون هم مقصر است. مربي را به تلويزيون ميآورند تا از مورينيو و کاپلو ايراد بگيرد، مدير هم فکر ميکند او چيزي بلد است و اينقدر پول ميدهد. طرف فولاد را سيزدهم کرده ميگويند در عوض بومي بوديم! خب مگر فولاد با يک تيم بومي قهرمان ليگ نشد؟
*به عنوان آخرين سوال؛ چرا اين قدر کم مصاحبه ميکنيد؟
من کلا زياد مصاحبه نميکنم که نگويند دادکان جو را به هم ريخت. اما هر از گاهي هم بايد حرفها را گفت چون اين مسووليتي است که برعهده دارم. اگر حرفي ميزنم به خاطر مردم است. دلم ميسوزد از اينکه چطور برخي مردم به نان شب محتاجاند اما در فوتبال اينطور پولها حيف و ميل ميشود. لياقت مردم ما بيش از اينهاست. يک نکته را هم بگويم. بعضي از مسئولين ادعا ميکنند که برزيل هم کشور فقيري است اما به بازيکنهاي فوتبالش ارقام ميلياردي پرداخت ميکند. اما آنها نميدانند برزيلي که از اين پولها ميدهد 1360 بازيکن در خارج از کشورش دارد که ارز به کشور وارد ميکنند. آنها پول زياد ميدهند اما آن پول به کشورشان برميگرد. ولي مربي ايراني پول کشورش را هم ميفرستد آمريکا! به خدا اگر در ورزش کارهاي شوم محال است بگذارم يک ريال از پول مردم در اين ورزش هزينه شود. متاسفانه فوتبال در همه کشورهاي دنيا يک سرگرمي است اما در کشور ما سرگرمکننده! روي اين جمله دقت کنيد، سرگرمي با سرگرم کننده فرق مي کند. سرگرم کننده يعني اينکه سر مردم را گرم کنيد تا به مرغ 8000 توماني فکر نکنند!
منبع سایت نود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر