۱۳۹۰ آبان ۱۳, جمعه

محمد نصرتی و شیث رضایی/ یک قضاوتِ ناعادلانه و یک موضع گیری ناقص


آنچه در جریان بازیِ پرسپولیس و داماش رخداد بی شک اتفاق خوشایندی نبود که هیچ؛ بلکه بدلیل پخش زنده و علنیِ بودنش ، شدیدن قابل تقبیح و سرزنش.
در این چند روزه انواع و اقسامِ رسانه ها باندازهِ کافی و وافی مته به خشخاش گذاشته و آب و روغنِ ماجرا را زیاد کرده اند. بویژه رسانهِ میلیِ منزوی شده که در این رابطه سنگ تمام گذاشت و عقده گشاییِ مبسوطی را تجربه کرد. چرا که به زعم خود انگار حس می کرد که باز هم  مردم تمایل بتماشایش را دارند و نَقل محافل و نُقلِ مجالس شده است. غافل از  این که مردم اینقدر فهیم و باشعور هستند که به آسانی می توانند کنهِ اینگونه بندبازی های رسانه ایِ از نوعِ رسانهِ میلی را بدرستی دریابند. 
رسانهِ میلی می توانست رسانهِ ملی باشد اگر در کودتای انتخاباتیِ سالِ 88 بی طرف می ماند و به انعکاس واقعیت ها می پرداخت و فجایع جاریِ مملکت را باز می تاباند. بویژه وقایع کهریزک و هتک حرمتِ اجتماعیِ ناشی از زیرپاگذاشتنِ تمامیِ معیارهای انسانی که بوسیلهِ باند رهبری و مستقیمن از جانبِ شخص ایشان سازماندهی می شد، نه این که از کاهی آنچنان کوهی بسازد که خود از ابهتش به هراس در افتد!

در راستای آنچه بر پرسپولیسی ها گذشت، اکثر صاحب نظران گفته ها را گفتند و راه حل ها را اعلام کردند.
خوشبختانه اکثریتِ  بزرگان ورزش ما داوری های نسبتن منصفانه ای را  ارائه دادند که این خود گویای ذهنیت گسترده و انسانیِ آن ها بود. 
اما همین امروز  یک حکم  نابجا و ستمگرانه و یک نامهِ پشتیبانیِ نیم بند به جمعِ تمامیِ داوری های ماجرا افزوده شد و همین دو فقره باعث گردید تا این یادداشت قلمی گردد. 

حکم: سردار رویانیان مدیر عامل  « اماله» شده به باشگاه پرسپولیس اعلام کرد که: الف؛ محمد نصرتی تا پایان نیم فصل محروم و باید 250 میلیون تومان غرامت بپردازد!
ب؛  شیث رضایی از باشگاه اخراج و محکوم به پرداخت 300 میلیون تومان شد!

باید گفت که این حکم ها کاملن ناعادلانه و در حدِ همان عملِ زنندهِ نصرتی و رضایی در زمین فوتبال قابل سرزنش است.
چرا؟
به این دلیل ساده که اگر مبنای قضاوت ، آن چه مردم خود دیده اند باشد، این محمد نصرتی بود که دست کم آغازگر آن حرکتِ بقولِ مش قاسم «بی ناموسی» شد و نه شیثٍ رضایی.  عمل شیث در صحنهِ گل بعدی بهیچ  وجه در حد دلخواهِ رسانهِ میلی  مشهود نیست و تازه اگر هم در فحوا همانی باشد که صدا و سیمای منزویِ  میلی انتظار دارد، بواقع این حرکت ( زشت و ناشایست) پاسخ و عکس العمل نامبرده به حرکتِ نابجای محمد نصرتی است و طبق قانونِ برنهادهِ خود آقایانِ اسلامی،  معنای اجرای حکمِ «قصاص» را دارد! یعنی چشم در برابرِ چشم!
حال پرسش اینجاست که چگونه و بر مبنای کدام معیار احکام عجیب و غیر منصفانهِ بالا داده شده است؟ آیا حکم ، تنها بر مبنای آنچه اتفاق افتاد داده شده؟ در چنین صورتی محمد نصرتی نفر اول و شیث رضایی فردِ دوم و در نتیجه  حکم محکومیت (که از بیخ و بن برای هر دو نفر ناعادلانه است) می باید جابجا شود.
اگر نه، این ماجرا مبنای چنین داوریِ عجیب و غریبی نیست، معنی صاف و ساده اش باید به مسائلِ دیگری برگردد  که پیش از این رخ داده و جامعه از آن بی خبر مانده است. بعبارت دیگر بی شک  این حکم حکمی اتنقامجویانه است که به مسائل پیش از این بر می گردد.  در این صورت کمیته انضباطی باشگاه پرسپولیس مقصر واقعیِ این رخداد خواهد بود و نه این دو بازیکن. زیرا این کمیته فرصت پیشگیری را داشته و این کار را بموقع و پیشگیرانه انجام نداده است. 
آقایان! این دو جوان که در اثر یک اشتباه مغضوبِ شما واقع شده اند خود سرمایه های ورزشیِ این سرزمین هستند و در عین حال نان آورِ دستِ کم دوخانواده. که بهر دلیل مرتکب خطا شده اند. اما کیست تا نداند که آنچه آنان انجام داده اند در مقابل خطاهایی که از بالا تا پایین این جامعه، آنهم آگاهانه، صورت می گیرد خطای غیرقابلِ چشم پوشی نیست. پس بپذیرید وقتی آنها اعتراف به خطابودنِ عملِ خود کرده و احساسِ ندامت می کنند؛ یعنی تا ابد از ارتکابِ و تکرار آن پرهیزخواهند کرد. این یعنی که هیچ کدام از احکامِ صادرهِ بالا نه وجاهت قانونی - حتا در چهار چوبهِ قانون ضد انسانیِ قصاصِ شما- دارد و نه مورد تاییدِ جامعه است. بدون شک جامعه خطای فرزندان خویش را خواهد بخشید.

و اما نامهِ پشتیبانی:
اعضای تیم ملی فوتبال که در اردوی آمادگی بسر می برند در نامه ای بدرستی مدعی حسن اخلاق محمد نصرتی شده و سوگند یاد کرده اند هیچگاه از نامبرده خطایی ندیده  و از همین روی خواهانِ بخشش او شده اند.  
باید گفت : دستتان درد نکند که واقعن از یکی نز دوستانتان که در تنگنا افتاده حمایت و پشتیبانی کرده اید. این حرکتِ انسانیِ قابل ستایشی است که انسان گرفتاران را بوقتِ گرفتاری فراموش نکند و در سختی ها  در کنارشان بماند . ولی انسانی تر بود اگر  که در آن نامه شیث رضایی را نیز از قلم نمی انداختید. آیا او از خانوادهِ فوتبال نبود؟! 

اما نظر دوغ و دوشاب در این رابطه:
آنچه اتفاق افتاد شوخیِ بچه گانهِ ناپسندی بود که از سوی بازیکنان پرسپولیس بوقوع پیوست. شوخی ای که متاسفانه تنها در آن جا نیست که رخ می دهد. در چنین مواردی با یک تذکر جدی می توان از تکرارِ اینگونه ناهنجاریها جلوگیری کرد.  تنها تفاوت این حادثه با موارد مشابه این بود که بهنگام پخش تلویریونی بوقوع پیوست و صدا وسیمای فراموش شدهِ میلی  که دنبال سوژه ای می گشت تا بتواند مخاطبانی را بسوی خود جلب کند به معرکه وارد شد و آن را «ماجرا» کرد!
این حکم حداکثر می توانست اینچنین باشد 2 تا 5 جلسه محرومیت و جریمهِ نقدی اندک (بصورت نمادین و حد اکثر تا 10 میلیون تومان) برای هر دو بازیکن. بهمراه درج در پرونده و عذرخواهیِ کتبی از مردم! همین و بس!
شما چه فکر می کنید؟

۱ نظر:

ناشناس گفت...

جراح متخصص به زور ماهی 10 میلیون درآمد داره پزشک عمومی از صبح تا شب کشیک می ده و ماهی حداکثر 1و نیم میلیون داره و لی این گنده لات ها سالی 800تا 900 میلیون می گیرن که جلوی چشم مردم از این حرکات انجام بدهند( حالا ببین در خفا چه می کنند)( یا مثل مورد قبلی کنار زمین ادار کردند و ....)
به نظر من جنبه عمومی این قضیه نیز باید پیگیری شود ( عذر خواهی از مردم و . .. .)
چرا که جریمه فقط به جیب باشگاه می رود

برگردان

دوست و یا دشمن گرامی!

سپاس از آمدنت. چنانچه مایل باشی، خوشحال خواهم شد که باز هم بدیدارم بیایی. نشانی ام را در پیِ این نوشته خواهم نوشت تا در صورت تمایل در جای مناسبی نوشته و بخاطر بسپاری:
dughodushab.blogspot.com