۱۳۹۰ خرداد ۱۳, جمعه

تاراج انسانیت




در حکومت اسلامی انسانیت بتاراج رفته ودر سایه مدیریت امام زمانی، معنای هستی در تاویلِ نهایی جز فروشِ شرافت نیست! 
سیاهه این اندوه جانکاه بر دفترِ خاطراتِ ما  اندک نیست، هر آنگاه که دستها را از آستین دین و دینداری درآورده و نه تنها در جیب که در ژرفای ذهن  های فرو خفته مان فرو کردند، تا با در هم شکستنِ حرمت انسان، نواله ی دهان های گشادشان را به پایکوبی بنشینند، چیز نمی ماند جز تفاله ی انبوهی بی شکل بنام «امت» که می باید گله های سر بزیرِ چوپانانی باشند که آیت و حجت الله اند و چشم های مخوفِ تماشا در تماشاخانه ی فلاکت.  تفو بر تو ای چرخِ گردون تفو!



حرف آخر

تا بود جهان در غل و زنجیرِ شما بود
جان خسته و تن زخمیِ شمشیرِ شما بود
آن طوطیِ «حق گوی»، (به تعبیر شمایان)
انگار که بر شاخۀ انجیرِ شما بود
صد گردۀ اندیشه که خوناب نشین شد
از ضربتِ شلاقیِ تعزیرِ شما بود
بس دردِ سرِ «امت» بیچاره، خدا را!
از یمنِ مداوای بواسیر شما بود*
هان! خودروِ دین، بارکش افتاد شما را
چرخ و سپر و ترمز و گلگیرِ شما بود
اندیشۀ انسان همه بی ارزش و بیرنگ
تاویل همان بود که تعبیر شما بود
بس جانِ گرامی که ز بیداد بهم ریخت
تف باد شما را! که به تکفیر شما بود
آن شکلِ هیولاییِ دیو و دد و ابلیس
این آینه! الحق همه تصویر شما بود
گر «مرغ و ملوچی» ز ته دیگ برآمد
بی شبهه، سرِ چمچه و کفگیر شما بود
گر عشق بتاراجِ سرِ دار برآمد
از طینتِ شیطانی و تزویر شما بود
هر جانِ جوانی که به پرواز پر انگیخت
آماجِ  بخون در شدۀ تیر شما بود
عقل و نگه و ذهن و ضمیر همگان، هان!
افسوس که بی  فایده درگیرِ شما بود


* علامه مجلسی در کتابی مهدی موعود – جلد سیزدهم بحار الانوار- می فرماید: یکی از علائمِ ظهور امام زمانف رواج «بواسیر» است! .......






هیچ نظری موجود نیست:

برگردان

دوست و یا دشمن گرامی!

سپاس از آمدنت. چنانچه مایل باشی، خوشحال خواهم شد که باز هم بدیدارم بیایی. نشانی ام را در پیِ این نوشته خواهم نوشت تا در صورت تمایل در جای مناسبی نوشته و بخاطر بسپاری:
dughodushab.blogspot.com