۱۳۹۰ خرداد ۳۱, سه‌شنبه

هر دم از این باغ بری می رسد! تازه تر از تازه تری می رسد



بشنوید و بخندید:
همان وجود نازنین که دیروز متخصص پزشکی بود و نعل اسب و میخ طویله و دسته «هونگ» را به خانم های باردار مسلمان حواله می داد، امروز متخصص و صاحب نظر ِ تاریخ گشته و فرمایشات می فرمایند!
براستی که انسان در می ماند در مورد این همه بلاهت چه بگوید و چه واکنشی از خود نشان دهد؟
جالب اینجاست که آقایان فرمایشاتشان را با سری افراشته و لحنی حق بجانب و با ادعای این که «سندش موجود است» به آوازه گری نشسته و اعلام می فرمایند که اصل سند و کد مورد دعا در چنته ایشان است و بزودی رو خواهند کرد.
دیروز نعل اسب و امروز کورش و داریوش!


خروس اما  پس از شنیدن این فرمایشات  بناگهان بر دیوار جست و در حالی که «پر» را در کنار گوش قرار داده بود فریاد برآورد که:

بنازم «تایتلِ» کردانیت* را
مدالِ و مدرکِ نادانیت را
بتازان یابوی جهلت بمیدان
بخندان رهبرانِ جانیت را

* امیدوارم دوستان ، زتده یاد «دکتر» علی کردان، شارع مکتبِ «دکترای کردانی» را فراموش نکرده باشند. همان انسانِ «شریفی» که با باب کردنِ دکترای معروفِ خود به خلق الله و امتِ حزب الله نشان داد که رذالت را حدی و مرزی نیست و می شود در قرنِ بیست و یکم و در زمان انقلاب آنفورمانیک و گردشِ اطلاعات، یک تنه و با پوستِ کرکدن بر رخسار، رو در روی جهان ایستاد و چشم در چشمِ همه دروغ گفت و لاف صد تا یم غاز زد!
پس از اقدام مکتبی / انقلابی ایشان بود که همه دریافتند «کردانیسم» مکتب رایجی است که از سه دهه پیش از این در ایران شکل گرفته و بسیاری را با خود همراه کرده است. از «دکتر» احمدی نژاد گرفته تا «دکتر» کامران دانشجو، «دکتر» محسن رضایی، «دکتر» ده نمکی، «دکتر» حسین فیروزآبادی، و ..... صدها دکتر و مهندس دیگر در بالا و پایینِ ومیانه ی حاکمیت که جملگی پیرو مکتب «کردانیسم» بوده و نانِ رذالتشان را می خورند.

هیچ نظری موجود نیست:

برگردان

دوست و یا دشمن گرامی!

سپاس از آمدنت. چنانچه مایل باشی، خوشحال خواهم شد که باز هم بدیدارم بیایی. نشانی ام را در پیِ این نوشته خواهم نوشت تا در صورت تمایل در جای مناسبی نوشته و بخاطر بسپاری:
dughodushab.blogspot.com