۱۳۹۰ شهریور ۲۰, یکشنبه

حکایت دلدادگی و عشق مصباح یزدی به مقام معظم رهبری!

عاشق و معشوق در حال مغازله

او عاشقی دلسوخته و هجران کشیده است که شب و روز از مفارقت معشوق همانند دانهِ اسپند بر اجاقِ جماران می سوزد و چون شمعی از خود بی خبر ، وجودش را در ولایت و گوشه چشم سید علی آب می کند. شگفت آن که این شیدایی و ایثار برایش انگیزهِ «برخاستن» می شود! زهی عشق و زهی عاشقی! 
عاشق دلسوختهِ ما همانند آن  مجنونِ سوخته خرمن فریاد بر می آورد که: وافریادا ز عشق! وا فریاد!
تغزل را در کلامش بخوانید:
عشق به رهبری عشق به خدا، عشق به اولیا، عشق به قرآن و امام زمان و عشق به همه مقدسات است؛ چرا که ایشان نمادی از همه مقدساتی هستند که ارزش عشق ورزیدن دارند. 


می بینید مصباحِ عاشقِ ما را! 
و باز می گوید:


 بهترین عاملی که انگیزه‌ ما را تقویت و آن را خداپسند می‌کند عشق است؛ عشق به اولیای الهی و عشق به مقام معظم رهبری.


حضرت مصباح یزدی ،غزل  عاشقانهِ زیر را که خطاب به معشوقه اش سروده است، چند روز پیش برای چاپ در دوغ و دوشاب ارسال داشته است که هم اینک آن را با هم می خوانیم:

من عاشقِ آروقِ توام حضرتِ آقا
من قالیِ ساروقِ توام حضرتِ آقا
آوازه گری ، یاوه سرایی هنرِ من
هم میکرفون و بوقِ توام حضرتِ آقا
گر پشتک و واروت نیاز است بفرما 
من دلقکِ پاتوقِ توام  حضرتِ آقا
خورشید تویی، جمله جهان اهلِ کسوفند
من کمتر از عیوقِ توام حضرتِ آقا
در دوختنِ جبهِ تزویرِ  « ولایت »
من سوزن و منجوقِ توام  حضرتِ آقا
در توپ و تشرآمدن و کشتنِ مردم
هم تاق تو، هم توقِ توام حضرتِ آقا
ترسیم نما نقشهِ تزویر در این ملک
من افسر چارسوقِ توام حضرتِ آقا
هرگاه نیازت به روایاتِ دروغ است
گنجینه و صندوقِ تو ام حضرتِ آقا
کافی است حدیثی بکنی جعل ، یقین دان
من شاهد و مسبوقِ توام حضرتِ آقا

* پیش ار این شایع بود که آیت الله مصباح یزدی فصلِ عاشقیِ داغی را با نمیرالله احمد جنتی پشت سر گذاشته است. اما بدلیل بی وفایی نمیر الله و گرایشِ نامبرده بسوی هاشمی رفسنجانی و کامران دانشجو، حضرت آیت الله مصباح یزدی عطای این عشق سوزان را به لقای هاشمی رفسنجانی بخشیده و یک دل نه صد دل عاشقِ رهبری شده است که خود «هلوی» «هلوها» است و بقول برادر احمدی نژاد « آدم دوست داره درسته قورتش بده»!!
 برخی ازعوامل «جریان انحرافی » در تلاشند که پای خانم فاطمه آلیا و برخی عناصر« فتنه»  برآنند تا پای خانم فاطمه رجبی را بمیان این ماجرای عاشقانه بکشند؛ که چون سند معتبری در دست نیست، همین جا فی المجلس  بنمایندگی از جانب حضرت مصباح شدیدن تکذیب می شود!


مصباح به جنتی: برو لیاقت تو همون کوسه است!
هاشمی به جنتی: خوشت اومد از دستِ تمساح تجاتت دادم ؟


شرحِ کامل این عاشقی را در لینکِ زیر بخوانید:
خبرگزاری فارس٬

هیچ نظری موجود نیست:

برگردان

دوست و یا دشمن گرامی!

سپاس از آمدنت. چنانچه مایل باشی، خوشحال خواهم شد که باز هم بدیدارم بیایی. نشانی ام را در پیِ این نوشته خواهم نوشت تا در صورت تمایل در جای مناسبی نوشته و بخاطر بسپاری:
dughodushab.blogspot.com