۱۳۹۰ شهریور ۲۵, جمعه

انقلاب فوتبالی


امروز قرار است شهرآوردِ سنتیِ تهران، مانند همیشه میان تیم های پرطرفدار استقلال و پرسپولیس، برگزار شود. هواداران پرشمار دو باشگاه قدیمی از ساعت ها حتا از روزها پیش در اندیشهِ رفتن به ورزشگاهِ آزادی و تشویق تیم مورد علاقهِ خود لحظه شماری می کنند. آن ها بارها و بارها در خیال خویش صحنهِ فرو ریزیِ دروازه ی حریف را مجسم کرده و هورا می کشند. شهرآوردِ این بارِ تهران اما، حال و هوای دیگری را دارد. زیرا این بار تنها این دو تیم  پر هوادار و کاپیتان های محبوب و دوست داشتنیِ آن ها، یعنی علیِ کریمیِ بی نیاز از تعریف با آن شخصیتِ شناخته شده اش و فرهاد مجیدیِ آماده و قبراق و محبوبِ اهالیِ فوتبال - از همه رنگ- که داربی را جذاب کرده و التهاب را در میان مردم بویژه جوانان،  دامن زده است، بلکه وضعیتِ اجتماعی جامعه نیز هست که جایگاهِ رخداد امروز را برجسته تر می کند. جامعه ما با بزرگترین اختلاس تاریخ خود روبرو است. دولتی که با شعار مبارزه با مفاسد اقتصادی به مردم زورچپان شد، اکنون منشا و سرچشمهِ بزرگترین اختلاس تاریخ چندین هزار سالهِ ایران است.  3000 میلیاردی که بسیاری از مردم ایران نمی دانند تعداد صفرهایش چند عدد است. آن هم در سایهِ ولایتِ فقیهی که در پس و پشتِ همهِ این ناهنجاری هاست. انگار منظور نظر والی شهر از سالِ جهادِ اقتصادی براستی سالِ جهاد اختلاسی بوده است ولا غیر! 
وضعیتِ نابسامانِ دریاچه اورمیه، آذربایجانی که بطورِ نسبی خود را از مبارزاتِ دمکراسی خواهیِ مردم بویژه پس از کودتای انتخاباتی سالِ 88 کنار کشیده بود همینک بمیان میدان آورده است. فراموش نکنیم که تراکتور سازیِ تبریز نیز منشا بمیدان آوردن دهها هزار جوان پرشورِ آذری است. 
سبعیت حاکمیت در برخوردِ با مردم که نمادِ بربریت آن را می توان در شلاق زدنِ سمیه توحید لو، دانشجوی دکترای جامعه شناسی، در زندان به عیان دید، و گرانیِ کمرشکنی که پس از اجرایی کردنِ طرح حذف یارانه ها تمامیِ عرصه ها را درنوردیده است تا انحصارگرانِ نورچشمی دستِ بازتری در غارتِ مردم داشته باشند، و دهها موردِ دیگر دست بدست هم داده تا براین باور باشیم که آن یکصدهزار نفری که امروز به آزادی می روند ودیگرانی که دربیرون از این چهار چوبه هستند، به شهرآوردِ تهران تنها  بگونهِ  یک شهرآوردِ سنتی ننگرند. 

سرودهِ انقلاب فوتبالیِ 3 را که بیاد مبارزات مردم در ایام برگزاریِ مسابقات فوتبال مقدماتی جامِ جهانی 2004 سروده شده است در اینجا می خوانید. یادش بخیر سال 2001 را و شور و شوقِ مردم که برای نشان دادنِ نارضایتی شان از حاکمیت بخیابان می ریختند و فریاد می کشیدند. جالب این جا بود که آن چه اهمیت نداشت برد و باخت تیمِ ملی بود. آن ها می دانستند که ورزشکاران ما در میدان ورزش تمامی توان و تلاششان را بکار می گیرند. همین برای مردم کافی بود.
انقلاب فوتبالی 3

آیت الله العظمی سیدعلی موسوی خامنه ای، رهبرِ خلافتِ اسلامی، بر آیند و تظاهراتِ مردم را در روزهای اخیر، کارِ یک گروه 150-200 نفره می داند! و این در حالی است که بنا بگفتهِ دیگر سرانِ رژیم، هزاران تن از مردم، بهنگام نا آرامی ها و در خانه گردی های پس ار آن دستگیر شده اند؟!!!

«این» می گوید: دویست آشوب طلب
ریزند به کوچه و خیابان هر شب
«آن» یک ز هزارها سخن می گوید
ما، مانده از این نقیضه انگشت به لب!

گر این همه از «دویست تن» سر زده است
دروازهِ خوابتان به لنگر زده است 
بهتر که ره گریز از سر گیرید
کاین نسل کنون براه دیگر زده است

هشدار به اعوان و به انصارِ شما
هشدار به پاسدار و سردارِ شما 
این مردمِ نوخواه نترسند دگر 
از توپ و تفنگ و تیر و رگبار شما!

«اینترنت» و «ماهواره» ها ابزارند
خوبند که روز و شب همی در کارند
باشند، چه بهتر! چو نباشند، مباد!
مجموعهِ مردم از شما بیزارند

ما لشگر شادمانیِ ایرانیم
بشنو که سرودِ زندگی می خوانیم
از این همه امر و نهی تان خسته شدیم
سرزنده ، سرود خوان و پاکوبانیم!

31 اکتبر 2001

در همین رابطه لینک های زیر را بخوانید:

اولین دربی بعد از پرواز ابدی حجازی / دلمان برایت تنگ شده گلبرگ مغرور


وقتی حکومتی ها دچارِ سوزش می شوند!

انقلاب فوتبالی
 پیشنهاد: انقلاب فوتبالی



هیچ نظری موجود نیست:

برگردان

دوست و یا دشمن گرامی!

سپاس از آمدنت. چنانچه مایل باشی، خوشحال خواهم شد که باز هم بدیدارم بیایی. نشانی ام را در پیِ این نوشته خواهم نوشت تا در صورت تمایل در جای مناسبی نوشته و بخاطر بسپاری:
dughodushab.blogspot.com