ای زریبافان
که بر منبر نشسته گرمِ گفتاری
و برون آری ز پاچهِ تنگ شلوارت
نمره ای اندک
برای دلقکِ آقا
خود بگو آیا خبرداری
کاین ملیجک راه یکصد ساله مردم فریبی را
زیر دستِ سیدِ مکار
یک شبه پیمود؟
هر چه خوبی را ربود از خلق
و با ترفندهای های ژاژ
جای پول نفت،
فقر و ناداری بسوی سفره ها آورد؟
خود بگو آیا خبرداری
کاین رئیسِ بی مخِ کالیو
خیزشِ مردم که رهپوی رهایی بود
در جوارِ حضرت آقاش در هم کوفت؟
جان آقا بیست ، حتا سی و پنجاه و نود کم نیست؟
دست کم ششصد خشاب تیر
سینهِ این دلقک و آقاش می ارزد!
***
صبحِ آزادی مردم بیگمان نزدیکِ نزدیک است.
خلق بنشاند هزاران غنچهِ رگبار
بر میانِ سینه هاتان ، ای کج آئیینان!
لطفن این لینک مرتبط را نیز بخوانید:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر